1- چنانچه روزی از سر کار به منزل آمدید و مشاهده کردید که همسرتان بر خلاف روزهای گذشته تمام کلماتی که بر زبان می آورد با پسوند عزیزم همراه می باشد مثل : سلام عزیزم، خوبی عزیزم، خسته نباشی عزیزم و ... هشیار و آگاه باشید که او صد در صد خواسته مالی از شما دارد، به همین دلیل به حربه ... کردن ( اشتباه کردید. منظورم خام کردن بود) متوسل شده است.
پس قبل از اینکه بتواند به مقصودش برسد و خواسته اش را مطرح نماید،
شما پیش دستی کنید و به او بگویید: عزیز تر از جانم، یکم پول داری بهم قرضی بدی ؟
2- چنانچه درست چند روز مانده به روز زن، همسرتان به بهانه های واهی شما را به خیابان می کشاند و درحالی که مشغول قدم زدن از جلوی یک طلا فروشی هستید، از علاقه شدیدش به گردنبند طلای چند کیلویی ! پشت ویترین با شما صحبت می کند، کاملا مطمئن باشید و ذره ای شک به خود راه ندهید که همسرتان از حربه ای غیر مستقیم استفاده کرده و منظورش این بوده که روز زن که هدیه تان را باز می کند داخل هدیه با این گردنبند مواجه شود.
پس شما هم کاملا نرمال و با کمال آرامش به او بگویید : « عزیزم من واقعا از این مردایی که روز زن به همسرهاشون طلا و جواهرات هدیه می دن متنفرم چون می خوان ارزش زن رو با پول قیاس کنن . به نظر من نفس عمل مهمه و با یک شاخه گل هم می شه اونو نشون داد. مگه نه ؟»
3- چنانچه لحظه ای که از سر کار می آیید و درب منزل را باز می کنید، بر خلاف روزهای گذشته با عطر دل انگیز خورش قرمه سبزی که در فضای منزل منتشر شده مواجه می شوید و صدای همسرتان را از داخل آشپزخانه می شنوید که می گوید : «عزیزم امروز غذایی رو که دوست داری برات پختم» شک نکنید که همسرتان می خواهد از حربه نمک گیر کردن استفاده نماید و بعد از میل غذا حتما خواسته مالی اش را مطرح خواهد کرد.
پس برای اینکه نمک گیر نشوید و محتویات جیبتان حفظ شود، جلوی شکمتان را بگیرید و بگویید : عزیزم من بیرون غذا خوردم.
4- چنانچه در ایام تابستان، قصد سفر به همراه همسرتان و با اتومبیل شخصی دارید، به طور یقین بدانید که طبیعت زن جوری است که اگر به او رو داده شود دلش می خواهد از هر شهر و روستا و دهستان و بخش و ده و دهکوره و .... که عبور می کند، مقادیری از سوغات آن دیار را برای اهل خانواده اش به ارمغان ببرد.
پس چنانچه می خواهید که سفر خوب و خوش و لذت بخشی را داشته باشید بدون اینکه پولی به سوغات داده باشید در ضمن از غرغر های همسرتان هم در امان بمانید، از همان ابتدای سفر، کمربند ایمنی صندلی همسرتان را طوری ببندید که کاملا از روی دهان او عبور کند و آنرا طوری قفل کنید که دیگر باز نشود .
5- و چنانچه روزی مشغول خواندن یک چنین مطالبی بودید و مشاهده کردید که همسرتان با یک لبخند تصنعی و در حالیکه در یک دستش وردنه و با یک دست دیگرش یک ساتور حمل می کند و دارد به سمت شما می آید، مسلما همسرتان قصد دارد از حربه زور در مقابل شما استفاده نماید
پس بدانید و آگاه باشید که هیچ کدام از راهکارهای بالا در این لحظه به کمک شما نخواهد آمد و تنها راه فرارتان، پنجره پشت سرتان می باشد.
از من که گذشت ولی به شما نصیحت می کنم که همیشه به فکر چنین مواقعی باشید و هیچگاه در طبقات دوم به بالا خانه نگیرید !!