آوردهاند که شیخ جنید بغداد به عزم سیر از شهر بغداد بیرون رفت و مریدان از عقب او. شیخ احوال بهلول را پرسید. گفتند او مردی دیوانه است. گفت او را طلب کنید که مرا با او کار است. پس تفحص کردند و او را در صحرایی یافتند. شیخ پیش او رفت و سلام کرد. بهلول جواب سلام او را داده پرسید چه کسی هستی؟ عرض کرد منم شیخ جنید بغدادی. فرمود تویی شیخ بغداد که مردم را ارشاد میکنی؟ عرض کرد آری. بهلول فرمود طعام چگونه میخوری؟
ادامه مطلب ...یک روز آموزگار از دانش آموزانی که در کلاس بودند پرسید آیا می توانید راهی غیر تکراری برای ابراز عشق ، بیان کنید؟
برخی از دانش آموزان گفتند با بخشیدن عشقشان را معنا می کنند. برخی «دادن گل و هدیه» و «حرف های دلنشین» را راه بیان عشق عنوان کردند. شماری دیگر هم گفتند «با هم بودن در تحمل رنجها و لذت بردن از خوشبختی» را راه بیان عشق می دانند.
در آن بین ، پسری برخاست و پیش از این که شیوه دلخواه خود را برای ابراز عشق بیان کند، داستان کوتاهی تعریف کرد:
زندگی من، مجموعاً، عبارت است از چندین برنامهی پنجساله. همیشه کاری را شروع میکردهام و به اوج میرساندهام و آخر پنج سال درهم میریخته؛ هر بار از سر: از اول نوجوانی تا ۲۸ مرداد ۳۲ و سقوط دکتر مصدق و آغاز دیکتاتوری، پنج سال. از این دوره تا تشکیل نهضت مقاومت ملی مخفی، که از ۱۳۳۷ به هم خورد و دستگیر شدیم، پنج سال. از ۳۸ تا ۴۳، در اروپا پنج سال. از ۴۳ تا ۴۸، دورهی خاص آوارگی و زندان و مقدمهچینی و زمینهسازی دانشکده، پنج سال. دورهی کنفرانسهای دانشگاهها و ارشاد، پنج سال، تا ۵۱. پس از آن، زندان و خانهنشینی و خفقان پنج سال. (با مخاطبهای آشنا، مجموعهی آثار ۱، ص ۲۶۲)
.... از بیابان بوی گندم مانده است
عشق روی دست مردم مانده است
آسمان بازیچه ی طوفان ماست
ابر نعش آه سرگردان ماست....
ادامه مطلب ...چندی پیش داستانی میخواندم به این مضمون که یکی از قهرمانان در امریکا وصیت کرد که لحظهی فرارسیدن مرگش او را به استادیوم ببرند تا مردم لحظهی جانکندنش را ببینند. روز موعود فرا رسید و همهی بلیتها فروخته شد و استادیوم از انبوه تماشاگران و هواداران آن قهرمان مملو شد. جسد نیمهجان وی را بر بالای سکو قرار دادند. پزشکان بر بالین او بودند و لحظهبهلحظه حال او را گزارش میکردند. هیجانها به اوج رسیده بود که ناگهان پزشکان با بلندگو اعلام کردند حال قهرمان دارد بهبود مییابد. ناگهان صدای اعتراض مردم حاضر در استادیوم به عرش رسید. فریاد میزدند که دروغ میگویید، دروغ میگویید. او باید بمیرد، ما بلیت خریدهایم. آری مردم هیجان را دوست داشتند و تماشای جانکندن قهرمان چه هیجانی دارد!
ادامه مطلب ...اون شب وقتی به خونه رسیدم دیدم همسرم مشغول آماده کردن شام است, دستشوگرفتم و گفتم: باید راجع به یک موضوعی باهات صحبت کنم. اون هم آروم نشستو منتظر شنیدن حرف های من شد. دوباره سایه رنجش و غم رو توی چشماش دیدم.اصلا نمی دونستم چه طوری باید بهش بگم, انگار دهنم باز نمی شد.
هرطور بود باید بهش می گفتم و راجع به چیزی که ذهنم رو مشغول کرده بود,باهاش صحبت می کردم. موضوع اصلی این بود که من می خواستم از اون جدا بشم.بالاخره هرطور که بود موضوع رو پیش کشیدم, از من پرسید چرا؟!
ادامه مطلب ...کوله پشتیاش را برداشت و راه افتاد.
رفت که دنبال خدا بگردد و گفت: تا کولهام از خدا پر نشود برنخواهم گشت.
نهالی رنجور و کوچک کنار راهایستاده بود، مسافر با خندهای رو به درخت گفت: چه تلخ است کنار جادهبودن و نرفتن؛
درخت زیرلب گفت: ولی تلخ تر آن است که بروی وبیرهاورد برگردی. کاش میدانستی آنچه در جستوجوی آنی، همینجاست...
ادامه مطلب ...
درگذشت مهندس عزت الله سحابی، یکی از مخالفین دلسوز و میهن دوست نظام از دنیا رفت. عزت الله سحابی که به دلیل دیدگاههای کارشناسی در اقتصاد و مدیریت ایران یکی از برجسته ترین صاحب نظران در این زمینه محسوب شده و در کنار مرحوم حسین عظیمی از چهره های ماندگار اقتصاد و مدیریت ایرانی به حساب می آید، در دوران دفاع مقدس با پذیرفتن مسئولیت سازمان برنامه و بودجه نقش تاثیرگذاری در ساماندهی برنامه ریزی کشور پس ازانقلاب داشت تا حدی که کارشناسان سازمان برنامه وی را در طول سی سال گذشته وپس از تبدیل آن به سازمان مدیریت وبرنامه ریزی و سپس معاونت برنامه ریزی ونظارت راهبردی ریاست جمهوری کارآمدترین رییس این سازمان در طول 32 سال گذشته بوده است.
ادامه مطلب ...علت اصلی توجه روز افزون مردم به گیاهان و طب سنتی را نمیدانم. ولی خود من هم تبدیل به یک مصرف کننده این نوع محصولات شده ام. شاید فرار از عوارش شیمیایی داروهای جاری و یا احساس خوب انسان بعد از استفاده از این نوع ادویه جات باشد. نمی دانم ولی بنظر رو به گسترش است. بهرحال در این مقال هم بنظرم رسید طرز استفاده از برخی از چای های ستنی که مورد مصرف روزانه مردم است را بنویسم. شاید بدر بخورد:
ادامه مطلب ...من میتوانم خوب، بد، خائن، وفادار، فرشتهخو یا شیطان صفت باشم.
من می توانم تو را دوست داشته یا از تو متنفر باشم.
من میتوانم سکوت کنم، نادان و یا دانا باشم.
چرا که من یک انسانم، و اینها صفات انسانى است
و تو هم به یاد داشته باش:
اگر میخواهید وزنتان را کاهش دهید بهتر است بدانید که فقط با کم خوردن این کار میسر نمیشود بلکه میتوانید با افزودن برخی از مواد خوراکی موثر، وزن خود را بیشتر و سریعتر کم کنید.
به گزارش ایسنا، کارشناسان تغذیه در این مقاله جدید 10 ماده خوراکی را معرفی کردهاند که اگر آنها را به رژیم غذایی روزانه خود اضافه کنید موفق میشوید تا چند کیلو اضافه وزن خود را کاهش دهید و زودتر لاغر شوید.
در این مقاله که در مجله تغذیه به چاپ رسیده فهرست این 10 ماده معجزهگر منتشر شده است:
تحقیقات حاکی از این است که هر چه عسل تیرهتر باشد خاصیت آنتی اکسیدانی آن بیشتر بوده و از ابتلا به سرطان جلوگیری میکند.
به گزارش ایسنا، نباید از قند و شیرینی عسل طبیعی ترسید و آن را به خاطر شیرین بودن مصرف نکرد.
عسل خاصیت آنتی بیوتیکی دارد و محتوی آنتی میکروبیال است. سرشار از مواد معدنی از قبیل کلسیم، سولفور، آهن، روی، پتاسیم و منیزیم است وحاوی ویتامین هایA، B1، B2، B3، B5و C میباشد. عسل یکی از بهترین مکملهای غذایی محسوب میشود که خواص دارویی زیادی دارد.
پیشنهاد اول جهت کنترل خشم، خودآگاهی است. وقتی فهمیدید که چه کسی هستید، هرگز عصبانی نخواهید شد. شما جسم نیستید. شما هنر خدایید.
پیشنهاد دوم درک موضوع بی فایده بودن خشم است. وقتی عصبانی می شویم، ابتدا به خودمان صدمه میزنیم.
پیشنهاد سوم، خشکاندن ریشه عصبانیت است. ریشه عصبانیت در خودخواهی است. وقتی اتفاقات با منافع ما تضاد پیدا می کند، خشمگین می شویم. برنامه خدواند ممکن است نزد ما روشن نباشد، ولی ما نباید فراموش کنیم که همیشه نفعی در آنچه اتفاق می افتد وجود دارد. به هر پیشامدی "خوش آمد" بگوییم و قبول کنیم.