یاد آن روز بخیر از تو حمایت کردیم
آمدی تا ته دل حس رضایت کردیم
آنقدر نور ز چشمان تو بارانی بود
همه را سمت نگاه تو هدایت کردیم
یاد آن روز بخیر مثل نسیم آمد و رفت
چقدر از دست بد قصه شکایت کردیم
تو که رفتی شب پاییزی یلدا آمد
معذرت، ما به شب پاک جسارت کردیم!
ولی آخر به خدا مثل دو صد سال گذشت
تو نبودی به خدا صبر به غایت کردیم
سید این سایه سرما به سر ماست هنوز
اگه حرفی نزدیم باز حماقت کردیم
سید از فصل خزان سایه خرداد بیار
*** ما به خرداد پر از حادثه عادت کردیم ***
ختم این شعر همین است که خواهی آمد
خاتمی باش و بیا ما به تو عادت کردیم