منظم باشیم، منظمتر از قبل در مواقعی که سفر همسرمان کوتاه است، چندان جای نگرانی نیست. میتوانیم با کمی تغییر در برنامهها و بهعهده گرفتن وظایف او، به راحتی کارها را سر و سامان بدهیم. اما در سفرهای طولانی، شرایط کمی فرق میکند و باید برنامه ریزی دقیق تری داشته باشیم تا کلافه نشویم و بچهها و اطرافیان را هم کلافه نکنیم. برای همین این چند نکته را به یاد بسپاریم:
-پیشواز برویم؛
بهتر است یک هفته یا چند روز قبل از رفتن همسر مان، مسئولیتهای او را کم کم بهعهده بگیریم. مثلا خرید منزل، رساندن بچهها به مدرسه، رسیدگی به کارهای منزل مثل پرداخت قبض آب و برق و... به این ترتیب در روزهای اول نبودن او کلافه و سردرگم نمیشویم.
- همه ما مسئولیم؛
اگر فرزند ما به سنی رسیده است که میتواند بعضی از مسئولیتها را بهعهده بگیرد، مسئولیتها را تقسیم کنیم. کارهای ساده را به اوبسپاریم تا هم مسئولیتپذیری را یاد بگیرد و هم اینکه با این کار احساس میکند بزرگ شده است و کمتر نا آرامی میکند.
-بی تابی، هرگز؛
از قدیم گفته اند، پشت سر مسافر گریه شگون نداره بنابراین به جای گریه و زاری و بیحوصلگی و به هم زدن روال عادی زندگی، کنترل احساسات و امور زندگی را به دست بگیریم.
- آنها هم بدانند؛
با وجودی که باید بسیاری از مسایل خصوصی زندگی بین خودمان بماند، اما بعضی وقتها بیدلیل نزدیکان را بیخبر میگذاریم. شاید هم فکر میکنیم با این کار مزاحم آنها نمیشویم. همه این رفتارها محترم و مودبانه است. اما زمانی که همسرمان نیست، باید پدر و مادر و خواهر و برادر او و خودمان از نبودن همسر مان مطلع شوند. به این ترتیب همسر مان هم مطمئن میشود در نبودن او همسر و فرزندان اش تنها و بیحامی نیستند و با آرامش به برنامه اش میرسد.
- خانه را پر کنیم؛
اگر پیش از سفر او، حداقل برای یک هفته مایحتاج منزل را بخریم و آماده کنیم، بخشی از دغدغه و نگرانی مان برطرف میشود.
- تفریح تعطیل نشود؛
به گردش و تفریح بچهها، به ویژه اگر سن شان کم است، توجه کنیم. هر چه قدر بچهها و حتی خودمان سرگرمتر باشیم، دوری را راحتتر تحمل میکنیم. برای این تفریح هم لازم نیست حتما بیرون برویم، تماشای یک فیلم خوب، یا بازی و سرگرمی در منزل هم همان تاثیر را دارد.
گول احساساتمان را نخوریم
انگار وقتی کمی از هم دور میشویم، با هم غریبه میشویم. این حس دست خودمان نیست اما باید با ارتباط روزانه این احساس را از بین ببریم. از طرفی وقتی از کسی که دوستاش داریم بیخبر میمانیم، کلافه و سردرگمایم. یادمان باشد ابراز احساسات فقط قربان صدقه رفتن و رمانتیک بازی نیست؛ همین که برنامههای مان را به هم بگوییم و از هر لحظه هم خبر داشته باشیم، انگار کنار هم هستیم و با هم غریبه نیستیم؛ چون همدیگر را هر لحظه در حال انجام آن کارها مجسم میکنیم. بنابراین ارتباطمان را قطع نکنیم، حتی اگر یک پیامک کوتاه یک کلمهای باشد.
از مشکلات حرفی نزنیم، چون او از ما کیلومترها دور است و هیچ کاری از دست اش برنمیآید. با این کار فقط اعصاب او را به هم میریزیم و نمیگذاریم به کارهایش برسد. حتما درباره برنامههای او سؤال کنیم و بیتفاوت نباشیم. و در نهایت اینکه سفر او فاجعه وحشتناکی نیست و میتوانیم با برنامهریزی به راحتی همه چیز را کنترل کنیم .
نقل از همشهری آنلاین