از کتاب " شرح زندگی "" نوشته کریشنا مورتی
عشق یک چیز فوق العاده است، بدون عشق زندگی بی ثمر است، مثل زمین شوره زار است. شما ممکن است ثروت بسیار داشته باشید، بر مسند قدرت نشسته باشید، ولی بدون شکوه و زیبایی عشق، دیری نمی پاید که زندگی تبدیل به رنج و پریشانی می گردد. در عشق این معنا نهفته است که طرفین یکدیگر را آزاد بگذارند تا هر یک به کمال شکوفایی و غنای روانی خویش برسد، تا چیزی بیشتر و بزرگتر از یک ماشین محض باشد. در عشق فشار و اجبار مفقود است. خواه ایجاد قید و اجبار صریح باشد، یا پنهان در زیر پوشش وظیفه و مسئولیت. آنجا که فشار و سلطه به هر شکل وجود دارد، عشق نیست.
مر د میانسال وارد فروشگاه اتومبیل شد. بامو آخرین مدلی را دیده و پسندیده بود. وجه را پرداخت و سوار بر اتومبیل تندروی خود شد و از فروشگاه بیرون آمد. قدری راند و از شتاب اتومبیل لذّت برد. وارد بزرگراه شد و قدری بر سرعت اتومبیل افزود. کروکی اتومبیل را پایین داد تا باد به صورتش بخورد و لذّت بیشتری ببرد. چند شاخ مو بر بالای سرش در تب و تاب بود و با حرکت باد به این سوی و آن سوی میرفت. پای را بر پدال گاز فشرد و اتومبیل گویی پرندهای بود رها شده از قفس. سرعت به 160 کیلومتر در ساعت رسید.
ادامه مطلب ...اتومبیل مردی که به تنهایی سفر می کرد در نزدیکی صومعه ای خراب شد. مرد به سمت صومعه حرکت کرد و به رئیس صومعه گفت : «ماشین من خراب شده. آیا می توانم شب را اینجا بمانم؟ »
رئیس صومعه بلافاصله او را به صومعه دعوت کرد. شب به او شام دادند و حتی ماشین او را تعمیر کردند. شب هنگام وقتی مرد می خواست بخوابد صدای عجیبی شنید. صدای که تا قبل از آن هرگز نشنیده بود . صبح فردا از راهبان صومعه پرسید که صدای دیشب چه بوده اما آنها به وی گفتند :« ما نمی توانیم این را به تو بگوییم . چون تو یک راهب نیستی»
یک شرکت بزرگ قصد استخدام تنها یک نفر را داشت. بدین منظور آزمونی برگزار کرد که تنها یک پرسش این بود شما در یک شب طوفانی سرد در حال رانندگی از خیابانی هستید. از جلوی یک ایستگاه اتوبوس در حال عبور کردن هستید. سه نفر داخل ایستگاه منتظر اتوبوس هستند. یک پیرزن که در حال مرگ است. یک پزشک که قبلاً جان شما را نجات داده است. یک خانم/آقا که در رویاهایتان خیال ازدواج با او را دارید. شما میتوانید تنها یکی از این سه نفر را برای سوار نمودن برگزینید، کدامیک را انتخاب خواهید کرد؟
ادامه مطلب ...خلاصه کتاب چرا رهبران بزرگ به پاسخ آری بسنده نمی کنند؟
نوشته : مایکل روبرتو
"" رهبران غالباً پاسخ «بله» می شنوند. کمتر خبرهای بد را برای اقدامات به موقع می شنوند. شاهد تفکر یک گروه هستند نه یک واقعیت. فکر می کنند به اشتراک نظر دست یافته اند و تصمیماتشان را دسته ای از همکارانشان اتخاذ کرده اند که هیچ شناختی از واقعیت ندارند. این یک معضل بزرگ برای رهبران، تیم ها و سازمان ها است. ""
انار با نام علمی(punica granatum) یک درختچه به طول 5-8 متر، با برگهای براق، کشیده و باریک، گل های قرمز با قطر 3 سانتی متر و میوه هایی شش گوش و کروی به قطر 7-12 سانتی متر با پوست قرمز و یا زرد، چرمی و دانه های فراوان میباشد. انار بومی ایران و هند میباشد و از 4000 سال قبل از میلاد نیز مورد استفاده قرار میگرفته است.مصرف انار از ایران به هند، واز آنجا به آفریقای شمالی و چین و سپس به اروپا و امریکا گسترش یافت است. واژه انگلیسی انار(pomergranate) از زبان یونانی به معنی "سیب پرهسته" برگرفته شده است.
ادامه مطلب ...زندگی یک پل است یک پل بین تولد تا مرگ.
در برابر دیار ناشناخته قبل از تولد و دنیای تاریک و نامفهوم مرگ، همه هستی قابل لمس ما آدم ها، یک لحظه هست.
برای یک لحظه روی پل زندگی قرار می گیریم
بازی می کنیم.
میخندیم.
عاشق می شویم.
شکست می خوریم یا پیروز میشویم و
موفقیت یک گروه در نهایت به تعادل در آن گروه بستگی دارد
به راستی هزینه گردهم آوردن یک تیم موفق در کسبوکار چقدر است؟ تاکنون کتابها و مقالات بسیاری در شرح روشهای اجتناب از کاهش کارآیی تیم به رشته تحریر درآمده است. اغلب ما این تجربه را داشتهایم که عضوی از گروهی بودیم که در نهایت شکست خورد. علت آن یا مسائل پنهان بود یا شخصیتهایی که با گروه همخوان نبودند.