یوزف گوبلز (به آلمانی: Paul Joseph Goebbels) (۲۹ اکتبر ۱۸۹۷ - اول مه ۱۹۴۵) سیاستمدار ناسیونال سوسیالیست آلمانی که از ۱۹۳۳ تا ۱۹۴۵ وزیر رایش برای تبلیغات و روشنگری مردم بود. او از نزدیکترین دوستان و همکاران آدولف هیتلر بود و شهرت او تا حد زیادی ناشی از خطابههای پرشور و تبحرش در سخنوری بود.
گوبلز پیش از ورود به حکومت آلمان به روزنامهنگاری، کار در بانک و کارگزاری بازار بورس اشتغال داشت. او در ۱۹۲۴ وارد حزب نازی شد و به ریاست حزب در ایالت برلین منصوب شد. در ۱۹۲۸ در مقام یکی از کلیدیترین اعضای حزب قرار گرفت.
وی تحصیلات خود را در زمینههای ادبیات و فلسفه در دانشگاههای بن، هایدلبرگ و فرایبورگ انجام داد و تز دکترای خود را پیرامون ویلهم فن شوتس نویسنده رمانتیک سده ۱۹ نوشت. گوبلز عنوان رساله دکتری خود را با هدایت گوندولف (زمینه ای به تاریخ درام دراماتیک) برگزید که بعدها درزمان وزارت تز خود را بیرون کشیده و نام آنرا به به (زیربنای روحی و سیاسی رمانتیک گذشته ) تغییر داد. وظیفهٔ او به عنوان وزیر به دست گرفتن کامل کنترل جامعه در همهٔ بخشهای زندگی اجتماعی بود، چه در سطح عمومی و فرهنگی و چه در سطح خصوصی. گوبلز توانست در عرض کوتاهترین مدت تمام رسانههای آن روز را یکپارچه کند و تحت کنترل خود درآورد. او به زودی قدرت فیلم را به عنوان یک رسانهٔ مناسب برای پروپاگاندا شناخت و از آن نهایت استفاده را برای تأثیر در افکار عمومی و پخش ایدههای ضدیهودی کرد.
شهرت او بیشتر بخاطر وزارت تبلیغات در رایش سوم به مدت ۱۲ سال و ارائهٔ تبلیغات عظیم برای جذب جامعهٔ آلمان به اهداف و ارزشهای هیتلر و حزب نازی است.
در هنگام وزارت او تمام شاخههای رسانههای عمومی و هنر را در اختیار داشت و تمام سعی خود را برای جمع کردن مردم پشت هیتلر و دولت او به کار بست.
در هنگام جنگ جهانی دوم، وقتی که تبلیغات برای نازیسم از اهمیتی دو چندان برخوردار بود، کار گوبلز نیز چند برابر شد.
اوج فعالیتهای ضدیهودی او در سازماندهی «شب بلورین» در شب دهم نوامبر بود. از سال ۱۹۴۰ به بعد گوبلز مدیر مجلهٔ هفتگی «Das Reich» بود که در سرمقالهٔ آن همواره دربارهٔ «پیروزی نهایی» در آیندهٔ نزدیک مینوشت و از اختراع سلاحهای معجزهآمیز خیالی خبر میداد. بعد از شکست آلمانیها در استالینگراد، گوبلز سخنرانیای در برلین ایراد کرد که در آن این جملهٔ مشهور خود را فریاد میزد: «آیا جنگ مطلق را میخواهید؟» Wollt) Ihr den totalen Krieg)
او حتی وقتی شکست آلمان در جنگ قطعی شده بود، به هیتلر وفادار ماند و نهایتاً پس از ورود ارتش سرخ به برلین در ۱ مه ۱۹۴۵ خودکشی کرد. وی به هنگام مرگ تنها ۴۸ سال داشت.
شعار گوبلز در مبارزات سیاسی این بود: ذهن و قلب مردم را در اختیار بگیر، روح آنها به دنبال تو خواهد آمد.
![پرونده:Bundesarchiv Bild 146-1978-086-03, Joseph Goebbels mit Familie.jpg](http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/c/cc/Bundesarchiv_Bild_146-1978-086-03%2C_Joseph_Goebbels_mit_Familie.jpg)
گوبلز نشسته در کنار همسرش - تمام اعضای خانواده توسط گوبلز و همسرش خودکشی کردند.
اصول تبلیغات گوبلز
۱-فعالان رسانهای باید همگی باهوش بوده و به همه منابعی که روشنفکران جامعه به آنها اظهار علاقه میکنند، تسلط داشته باشند. فعالان رسانهای باید شناخت درستی از افکار عمومی و اتفاقاتی که مردم به آنها حساسیت نشان میدهند، داشته باشند.
۲-سیاستهای کلان تبلیغاتی و رسانهای در یک کشور باید از سوی یک منبع برنامه ریزی و اداره شود.
الف: همه راهنمایی و خط دهیها باید توسط نهاد برنامه ریزی و هدایت صورت پذیرد.
ب: باید مدیران رسانهای کشور مرتباً توجیه شده و روحیه آنها در بالاترین سطح حفظ شود.
ج: هر نهادی در کشور که فعالیتهایش به نحوی جنبه تبلیغی داشته باشد، باید تابع سیاستهای واحد تبلیغاتی کشور باشد.
۳- در برنامه ریزی تمام فعالایتهای کشوری باید جنبههای تبلیغاتی کار در نظر گرفته شود.
۴-تبلیغاتی موفق است که بتواند سیاستها و اعمال دشمن را متاثر سازد.
الف: همه اطلاعاتی که ممکن است مورد استفاده دشمن قرار گیرد، باید در طرح ریزی نهایی تبلیغات با دقت حذف شوند.
ب: هدف عمده تبلیغات باید واداشتن دشمن به نتیجه گیری مطلوبی باشد که مورد علاقه ما است.
ج: باید با افشای برخی اطلاعات کسب شده در خصوص دشمن از سوی رسانههای خودی، به آنها بفهمانیم که اطلاعات ارائه شده از سوی ما موثق است تا آنها مجبور شوند رسانههای مارا جدیتر گرفته و به محتوای آن توجه ویژهای بکنند.
د: اگر اطلاعاتی در خصوص عملیات دشمن کسب کردهایم باید مراقبت کامل کنیم که از این اطلاع ما کوچکترین بویی نبرد، ضمن اینکه خود را برای بهره برداری کامل از نتایج عملیات آماده مینمائیم.
۵-همه اطلاعات غیر محرمانه و سوخته از نظر اطلاعاتی باید دراختیار طراحان تبلیغاتی قرار گیرند تا از آنها خوراک مناسبی برای رسانههای خودی درست کنند.
۶-با شناخت دقیق مخاطبان باید قبل از شروع تبلیغات، علائق آنها شناسایی شده و اطلاعات به نحوی ارائه شوند تا مورد توجه و علاقه شنوندگان قرار گیرند.
۷-وظیفه دستگاههای رسانهای، پخش گزارشهایی بر مبنای صحت و سقم آنها نیست. تاثیرات نهایی هر گونه تبلیغاتی نشان دهنده و معیار قضاوت برای پخش آن گزارش و یا خبر است. به عبارتی اگر خبر و گزارش دروغی نیز باعث افزایش روحیه مردم شود، پخش آن ایرادی ندارد.
۸-فعالیتهای تبلیغاتی دشمن باید به دقت بررسی شود. این بررسی در سه بخش اصلی انجام میگیرد: محتوای تبلیغات، هدف و نهایتاً میزان تاثیراتی که بر مردم ما میگذارد. بر مبنای نتایج چنین بررسیهایی است که باید برخی از فعالیتهای تبلیغاتی دشمن، نادیده گرفته شده و برای بقیه بسته به قدرت ومیزان تاثیر گذاری آنها، ضد تبلیغات مناسبی طراحی و اجرا گردد.
۹- محتوای اخباری که از رسانههای خودی پخش میشوند، باید از نظر اعتبار، میزان وجود اطلاعات طبقه بندی شده و نهایتاً اهدافی که از پخش چنین محتوایی مورد نظر است باید به دقت بررسی گردند. گزارشهای ارسالی باید ترکیب مناسبی از عناصر بالا باشند تا دشمن به آنها اعتناء کند.
۱۰-استفاده از محتوای برنامههایی که دشمن بر روی آنتن فرستاده، وسیله مناسبی برای طراحی و اجرای برنامههایی تبلیغاتی برای بیاعتبار کردن دشمن است. با انتخاب گزینشی از برنامههای تبلیغاتی دشمن میتوان از آنها در تحقق اهداف تبلیغاتی خودی استفاده کرد.
۱۱-نکته مهم در فن تبلیغاتی سیاسی بر ضد دشمن و شکستن روحیه آنها، استفاده مناسبی از اخبار راست و دروغ است. امتزاج مناسب این دو باعث خواهد شد تا با مرجع قراردادن اخبار درست که وقوع آنها بر همگان مسلم شده، مقداری اخبار دروغ را به دشمن قبولاند و برنامههای جنگی آنها را متوقف و یا دچار بحران و سردرگمی نمود.
۱۲-نقل قول از سیاستمدارانی که صاحب شخصیت و پرستیژ هستند، میتواند موفقیت کارزارهای تبلیغاتی را تسهیل کند.
۱۳-تبلیغات سیاسی باید به دقت زمان بندی شود:
الف: اخبار رسانههای خودی در خصوص موضوع معینی باید قبل از گزارشهای رقبا به نظر مخاطبان هدف برسد.
ب: فعالیتهای تبلیغاتی باید در زمان کاملاً معین و مناسبی آغاز گردد.
د: اخبار و گزارشها هر چقدر هم که مهم باشند باید فقط به تعداد دفعاتی که برای آن خبر مناسب است، تکرار گردد. تکرار نامناسب اخبار، نه تنها تاثیر گذاری آن را کم بلکه به نوعی ضد تبلیغ تبدیل میگردد.
۱۴-در امر تبلیغات باید برای حوادث و شخصیتهای خودی و دشمن از القاب و اسامی مستعار مناسبی استفاده نمود. نظیر: نامیدن خلبانان خودی: عقابان تیز پرواز و خلبان دشمن: خفاشان شب کور. سیاستمداران و رهبران دشمن نیز باید با القاب مناسبی که هیمنه و اهمیت آنها را در نظر سربازان خودی بشکند یاد باید کرد.
الف: این گونه نامگذاریها باید مستمر و مسبوق به سابقه باشد. استفاده از اسامی تاریخی که یاد آور پیروزیهای بزرگ گذشته باشد، کمک مهمی در این راستا است.
ب: استفاده از پس زمینههای تاریخی و فلسفی نباید آنقدر پیچیده و بغرنج باشند که مردم عادی از درک آنها درمانده شوند.
د: تبلیغات باید در زمانهای معینی با استفاده از قالبهای مشخصی تکرار شوند. یاد آوری پیروزیهای گذشته در سالگرد آنها موقعیت مناسبی را برای ارتقاء روحیه جنگجویان فراهم میکند.
ح: تاثیرات همه فعالیتهای تبلیغاتی باید به صورتی پیوسته ارزیابی شوند. شاخصهای موفقیت در کارزارهای تبلیغاتی باید تعریف و علل ناکامیها معین و در رفع آنها کوشش باید گردد.
۱۵-در تبلیغات خانگی باید تمام کوششهای دشمن برای ایجاد امیدهای کاذب در مردم نقش بر آب گردد.
پیروزی و موفقیت موضوعی است که ما باید در مورد نحوه حصول به آن تصمیم بگیریم نه اینکه آنها) دشمن (معیارهای موفقیتهای ما را تعیین کند.
۱۶- تبلیغات داخلی باید مقدار معین و قابل هضمی از نگرانی از شکست را در بین مردم ایجاد کند.
الف: مردم باید بدانند که در صورت شکست چه مصائبی را باید تحمل کنند
ب: رسانهها باید نگرانیهایی جنبی مبارزه را در چشم مردم کم ارزش نشان دهند. ترس از کمبود مواد غذایی و سایر خدمات اجتماعی باید با حداقل برسد.
۱۷- تبلیغات داخلی باید همه تاثیرات ناامیدی را به حد اقل برساند.
الف: رسانهها باید بدانند که سرخوردگی و ناامیدی امری غیر قابل اجتناب در هر مبارزه طولانی است. همه برنامه ریزیها باید بر اساس وجود چنین فضا و مبارزه با عواقب آن باید صورت پذیرد.
۱۸- خوی وحشی و تجاوز کارانه دشمن به عنوان خصلتی غیر قابل بر گشت و اصلاح ناپذیر باید تبلیغ گردد.
۱۹-نباید برای کارهای تبلیغی، نتایج سریعی را انتظار داشت. جزئیات کارزارهای تبلیغاتی باید متناسب با تحولاتی که روی میدهند، تنظیم و تعدیل شوند.
کلمات قصار گوبلز
۱- دروغهایی که از رسانهها پخش میشوند، باید تا حد امکان بزرگ باشند. در این صورت مردم قسمتی از آن را باور خواهند کرد.
۲- جوهره اصلی تبلیغات این است که مردم چنان صمیمانه و از روی علاقه به موضوع جذب بشوند که تسلیم آن شده و اساساً در فکر ترکش نباشند.
۳-نخستین، بهترین و مناسبترین جا برای زن، درون خانواده و شکوهمندترین وظیفه او تقدیم فرزند به مردم وملتش است. بچههایی که تداوم نسل ودر نتیجه فناناپذیری ملت را تضمین میکند.