و اما بعد ...

این وبلاگ محیطی دوستانه و خودمانی جهت طرح برخی مسائلی است که مفید بنظر می رسد.

و اما بعد ...

این وبلاگ محیطی دوستانه و خودمانی جهت طرح برخی مسائلی است که مفید بنظر می رسد.

سخن روز (دوشنبه)

باید آندر زیبا بخندی 

که اطرافیانت خجالت بکشند تو را به گریه بیاندازند.

نظرات 1 + ارسال نظر
علی یکشنبه 22 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 14:40 http://haftsine91.blogfa.com

اسلام سنتی - اسلام مدرن
مسائل زیادی فکر مسئولان جامعه را به خود مشغول کرده است از تفکیکی جنسیتی در دانشگاهها تا فیلتر و سانسور فیلمها و سایتها . از نوع نگاه و مواجهه با غرب تا نوع نگاه و مواجهه با اعراب.

روزی با یکی از دوستان سپاهی گفتگومی کردم از او پرسیدم منظور از اتحاد مسلمانان چیست ، او جواب داد چون شیعه بر حق است با گفتگو با سایر فرق آنها شیعه می شوند و خود به خود وحدت تحقق می یابد ؟

سوال اساسی این است آیا حق یک صفحه تخت یک وجهی است یا منشور چند وجهی ؟ آیا هرکسی می تواند از زاویه نگاه خود بخشی ازحق را ببیند یا نه؟ اگر احکام اسلام مبتنی بر علت و شرایط است و علت و شرایط آن حکم تغییر کند آیا همچنان آن حکم پابرجاست ؟

در بحث تفکیک جنسیتی دانشگاهها و سایر جاها بحث بر سر این است که اختلاط دو جنس باعث فساد می شود. خوب این یک وجه است اگر وجه دیگر منشور این باشد که ارتباط دو جنس باعث افزایش دانایی و شناخت از همدیگر می شود چه ؟

اگر وجه دیگرمنشوراین باشد که ارتباط دو جنس باعث افزایش فرصتهای آنان در ازدواج می شود چه ؟

اگر وجه دیگر منشور این باشد که اختلاط دوجنس به سبب ایجاد فرصتهای برابر در امکانات تحصیلی و شغلی چه از لحاظ کیفیت و چه از لحاظ مسافت به عدالت نزدیکتر است چه :

اگر وجه دیگر منشور این باشد که .........

هر قدر دانایی و علم انسان بیشتر باشد ابعاد یک موضوع را بهتر می بیند . آیا اجتهاد در شیعه همان دیدن بهتروجههای این منشور در پرتو زمان و مکان و ارتباط با سایر فرهنگهاست ؟

مدتهاست که از اثبات کردن خود و عقاید خود دست برداشته ام ، نه اینکه اعتقادات خود را تحقیر کنم ! بلکه خواهان و مشتاق آنم که از دریچه های دیگری به یک موضوع بنگرم و ظرفیت بینش و درک خود را افزایش دهم .

به باور من ظهور امام زمان (ع) نیز به معنای حاکم شدن یک دیدگاه ویک سلیقه نیست بلکه کمرنگ شدن خرافات ،جهالت وتعصبات زشت بشریت و افزایش افق دید و بالا رفتن عیار و خلوص افکار و اعمال ماست.

+ نوشته شده در سه شنبه هفدهم مرداد 1391ساعت 14:40 توسط علی اسماعیل زاده | نظر بدهید

--------------------------------------------------------------------------------

مدیر سازنده
ایران در ۱۰۰ سال اخیر پروژه های بزرگی را طی کرده است .اما دو پروژه مهمی که همچنان درصدر جدول مانده اند بحثهای مدرنیته و اصلاحگری(رفرم دینی) است .

در طی یکی دو قرن اخیر بزرگان زیادی برای پیشرفت این مملکت(مدرنیزه کردن کشور) کوشیده اند، امیرکبیر یک نمونه است . علمای بزرگی نیز پروژه اصلاحات را دنبال کرده اند از علامه نائینی تا علامه طباطبایی و اخیرا محمدخاتمی ،می توان نام برد .

هرچه که بهره مندی ما از دستاوردهای تمدنی بیشتر می شود فاصله بین سنتهای دینی و دنیای روز بیشتر می شود. در حقیقت ما بهترین ماشینها را سوار می شویم . در المپیک شرکت می کنیم ، از آخرین آی پدها ، تلفنهای همراه و فیلمهای دیجیتال استفاده می کنیم اما از پرسشگری در خصوص مبانی فلسفی آن و نقد آن دوری می کنیم .


ادامه مطلب
+ نوشته شده در سه شنبه هفدهم مرداد 1391ساعت 12:41 توسط علی اسماعیل زاده | یک نظر

--------------------------------------------------------------------------------

شناور بر آب
بچه که بودم مربی شنا ، اولین فن شنا را رهایی و خوابیدن بر روی آب می گفت. باید تمرین می کردیم بر روی آب بدون حرکتی می خوابیدیم و چه لذت بخش بود .

بزرگتر که شدم درباره دین و حوزه دینی بسیار نقاد و کنجکاو بودم ساعتهای بسیاری به بحث وتفکر می پرداختم . سن که بالا رفت از آن حالت نقادی درآمدم ، دین برایم مثل زندگی شد ، چیزی که به هستی ام معنا بخشید .

دیگر مذاهب گوناگون،اعم از شیعه و سنی و یا زرتشتی و مسیحی برایم بصورت یک رود درآمدند رودی پرآب از مبدا هستی .دیگر نگران روزهای طولانی ماه رمضان نبودم ، او باید مرا می خواند و به من عشق ، صبر و نیاز می داد . او باید به من چشمک می زد ومرا در آغوش می کشید . او باید حس دعا ، چگونگی دعا و شوق مرا بیدار می کرد .

کم کم خود را مانند بچگی معلق و شناور بر روی آب یافتم و جسم و روحم را در دست معبود.او هر سو که خواهد مرا می برد ومن در آغوش او آرام می پرم.

+ نوشته شده در یکشنبه پانزدهم مرداد 1391ساعت 12:51 توسط علی اسماعیل زاده | 4 نظر

--------------------------------------------------------------------------------

کلیله ودمنه - رازهای کودکی ما
در زمان های قدیم در کشور هند یک مرد و یک زن زندگی می کردند این خانواده هیچ وقت صاحب فرزندی نمی شد برای همین مرد تصمیمی گرفت در یک صبح او به بازار رفت و یک میمون خرید از آن پس شادی بر خانه حکم فرما شد زن و مرد میمون را مثل بچه ی خود دوست داشتند .

مدت ها گذشت تا اینکه مرد و زن صاحب یک بچه شدند و شادی آنها بیشتر شد در یک روز زن برای خرید میوه به روستا رفت قبل از رفتنش به مرد گفت که هیچ وقت بچه را با میمون تنها نگذارد بعد از گفتن این جمله زن به سمت روستا حرکت کرد بعد از رفتن زن مرد مدتی از بچه و میمون مواظبت کرد اما حوصله اش سر رفت برای همین برای قدم زدن به بیرون از خانه رفت در راه با چند نفر از دوستانش روبرو شد و گرم صحبت با آنها شد برای همین خیلی دیر به خانه برگشت .

بعد از گذشت چند ساعت زن با یک صبد میوه به خانه برگشت وقتی که وارد خانه شد میمون در حالی که غرق در خون بود به طرف او رفت زن با دیدن او جیغ بلندی کشید سبد میوه را روی سر میمون انداخت و به سمت اتاق بچه دوید وقتی که به تخت بچه رسید دید که بچه به راحتی در تختش خوابیده بدون هیچ زخمی زن از این اتفاق متعجب شده بود ناگهان چشمش به بدن مار بی جانی افتاد که شکمش پاره شده بود زن که دلیل خونی بودن بدن میمون را فهمیده بود به طرف در ورودی خانه دوید در آنجا میمون را دید که بیجان روی زمین افتاده بود میمون به خاطر ضربه ی سختی که به سرش خورده بود مرده بود زن به خاطر اینکه عجولانه دست به اینکار زده بود ناراحت شد او با چشمان اشک آلود خم شد و به میمون نگاه کرد میمون مرده بود.


بچه که بودم ، داستانها مرا فریقته خود می کرد و یکی از ارزنده ترین داستانهایی که خواندم داستانهای کلیله و دمنه بود ،این داستانها از زبان حیوانات بود و حاوی مطالب پندآموز و جالب بود.کلیه و دمنه دو شغال بودند که در بیشتر داستانها حضور داشتند . داستان میمون و زن هم از آن قصه هایی است که سرنوشت قضاوت عجولانه را به خوبی نشان می دهد بچه ای که این داستان را شنیده باشد و به حافظه سپرده باشد یک عمر بیمه خواهد شد.

+ نوشته شده در یکشنبه پانزدهم مرداد 1391ساعت 9:47 توسط علی اسماعیل زاده | 2 نظر

--------------------------------------------------------------------------------

ایدز واقعه اجتماعی، فرهنگی ،بهداشتی و اقتصادی +Philadelphia
فیلم فیلادلفیا ، ساخت ۱۹۹۳ آمریکا ، بازیگران عمده: تام هنکس، دنزل واشینگتن، برنده جایزه اسکار برای بهترین بازیگر مرد (تام هنکس) کارگردان: جاناتان دمی.

خلاصه داستان: فیلادلفیا. هنگامی که مسئولان یک شرکت حقوقی از ابتلای یکی از وکلای شان، «اندی بکت» (تام هنکس)، به بیماری ایدز و همجنس خواه بودنش آگاهی می یابند، او را به دلایل ساختگی اخراج می کنند. «اندی» قصد دارد شرکت را به دلیل رفتار ناعادلانه و تبعیض آمیز به دادگاه بکشد، دست یاری به سوی وکیلی سیاه پوست به نام «جو میلر» (واشینگتن) دراز می کند.

فیلم فیلادلفیا یکی از تاثیرگذارترین فیلمهایی است که جدیدا دیده ام ، این فیلم که حدود 11 سال بعد از نامگذاری این بیماری به ایدز ،ساخته شده است به خوبی علائم و شرایط روحی و روانی این بیماری راتشریح می کند .در این فیلم تام هنکس یکی از تاثیرگذارترین بازیهایش را ارائه می دهد.

برای جامعه جوان ایران که یکی از مستعدترین شرایط را برای درگیری بااین بیماری را دارد ،داشتن اطلاعات دقیق درمورد این بیماری ضروری است.اینکه کاندوم چه تاثیر مثبتی برای جلوگیری از این بیماری دارد و یااینکه سایر اشکال س ک س مانند س ک س دهانی کاملا امن نیست.

جامعه جوان ایرانی به دلیل بیکاری ، نداشتن اوقات فراغت سالم ، نداشتن درآمد حداقل ، طولانی شدن زمان ازدواج ، در دسترس بودن فیلمها و کانالهای تحریک زا ، گرانی شدید مسکن و خانه های کوچک بدون حریم خصوصی ،دچار افسردگی اجتماعی شده است و بسیار ضروریست که از سونامی ایدز که در کمین ایران است جلوگیری کنیم.

+ نوشته شده در پنجشنبه دوازدهم مرداد 1391ساعت 17:32 توسط علی اسماعیل زاده | یک نظر

--------------------------------------------------------------------------------

حصاری دور دریا
سالهای اخیر محدودیت های زیادی برای شنا در سواحل دریا ، رفتن به سینما و استفاده از استخرهای شنا در روزهای ماه رمضان گذاشته شده است. طرحهایی برای باز بودن استخرها و سینماها ازافطار تا سحر گذاشته شده است که با توجه به زمان محدود آن و امنیت شب بسیار مورد تردید است . فلسفه این محدودیتها نیز امکان باطل شدن روزه بافرو بردن سر در آب و یا تماشای فیلم در طی روز است . سوال مهمی که پیش روی ماست این است که مگر خود روزه داران نمی دانند مبطلات روزه چیست که مسئولان باید اقدام کنند ؟اگر کسی واقعا روزه دار باشد به اغذیه فروشی نمی رود ،در طول روز سرش را زیر آب نمی برد و فیلمهای صحنه دار نمی بیند. در این میان می ماند تکلیف کسانی که به هر علتی روزه نمی گیرند آیا مومنان حق دارند حقوق سایرین را محدود و ممنوع سازند؟ آیا یک جامعه دینی این حق را دارد که احکام شرعی را به اجبار به همگان تحمیل کند ؟ کسی که مسافراست ، بیماراست ، ضعیف است ،دارای کار طاقت فرساست و یا اعتقادات دیگری دارد باید از امکانات اولیه زندگی مانند دریا ، استخر در فصل تابستان و یا سینما محروم شود ؟ اینکه غیرمومنان(کسانی که به هر علتی به روزه اعتقاد ندارد و یا برایشان مشکل است بگیرند) در اوج گرمای تابستان در فضای سرپوشیده به دریا یا استخر بروند و یا اوقات فراغتشان رادر سینما بگذرانند مانع روزه روزه گیران است؟ بنظر می رسد نگاه 100درصدی به دین و اجرای احکام دینی به هر قیمتی باعث نقض حقوق سایر شهروندان خواهد شد ، در یک جامعه دیندار می شود به خاطر ملاحظات روزه داران،اغذیه فروشان ساندویچ سرد و داخل مغازه سرو کنند ، اما نمی شود از عموم خواست که گرسنه بمانند و یا در اوج گرمای تابستان تنی به آب نزنند . در حقیقت در یک جامعه متعادل و انسانی این رعایت حقوق دو طرف است که مانع از ایجاد بغض و کینه می شود و این حق انتخاب و اختیار انسان است که مورد تجلیل و تکریم قرار می گیرد. رعایت حقوق غیر معتقدان باعث می شود اولا مسلمانان در دیگر کشورها آسیب نبینند و ثانیا این عجوزه پیر (قدرت ) اگر روزی در دست غیر معتقدان (مثلا رضاخان) قرار گرفت جامعه از تضییع حقوق دینداران حمایت نکند.
+ نوشته شده در چهارشنبه یازدهم مرداد 1391ساعت 18:57 توسط علی اسماعیل زاده | نظر بدهید

--------------------------------------------------------------------------------

فیلم روز آزمایشی(روز تمرین)- Traninig day
فیلم روز تمرین به کارگردانی آنتوان فوکوا یکی از بهترین آثار هالیوود در سال 2001 میلادی است.شرکت برادران وارنر به هیچوجه گمان نمیکرد که فیلم فوکوا فروش بسیار بالایی داشته و جوایز را یکی پس از دیگری تصاحب کند.

فیلم داستان اولین روز یک افسر سفید پوست به اسم جک هویت(اتان هاوک) را روایت میکند, که به همراه افسر ارشد خود کاراگاه آلونزو هریس (دنزل واشنگتن)که وظیفه ی آموزش به او را بر عهده دارد به گشت زنی دز خیابانهای کثیف و پر جنایت شهر می پردازند.


ادامه مطلب
+ نوشته شده در چهارشنبه یازدهم مرداد 1391ساعت 12:54 توسط علی اسماعیل زاده | نظر بدهید

--------------------------------------------------------------------------------

مسکن و مردم
این روزها مسکن به جدیترین معضل قشر مستاجر نشین تیدیل شده است . مشتری به آژانس معاملات املاک مراجعه می کند و می گوید : آقا ۷۰ میلیون نقد دارم یک سه خوابه می خواهم ، مشاور می پرسد چند تا بچه دارید ؟ مشتری می گوید چهار تا ، مشاور می گوید یک ۱۳۰ متری ۳ خوابه ۱۲ سال ساخت بدون آسانسور دارم به بیش از دو تا بچه مالک نمی دهد .


زن و شوهر جوان می آیند دنبال یک دو خوابه با سالن بزرگ که میز ناهارخوری و یخچال ساید بای سایدشان جا شود . ۲۰ میلیون ماهی ۷۰۰ هزار تومان هم می دهند. نهایتا یک ۷۵ متری معرفی می شود که یا سالنش کوچک است یا محلش پرت است که حتما باید وسیله نقلیه داشته باشید. یا یخچال ساید جا نمی شود و یا نورگیرش ضعیف است .

مادر و دختری کوجک می آیند ۱۰ میلیون ماهی ۵۰۰ هزار تومان هم می دهند . یک یکخوابه ۵۰ متری ۱۲ ساله طبقه چهارم بدون آسانسور معرفی می شود . زن نگاه خسته اش را به مشاور می دوزد و می گوید من چگونه بعد از دو شیفت کاری چهار طبقه را با زانو درد بالا و پائین بروم ؟

مالک برای قیمت گذاری می آید .یک ۹۰ متری دو خوابه ۵۰میلیون تومان. خانه را بازدید می کنی ۱۰ سال ساخت است اما انگار خانه دارد می ریزد . تمام سقفها نشتی دارد ، بوی بد دستشویی و حمام به مشام می رسدو..

زوج حوانی می آیند ۱۰ میلیون ماهی ۶۰۰ هزار تومان می دهند . مالک یک دو خوابه ۶۲ متری دارد شرط می کند زوج باید جفتشان تحصیلکرده ، کارمند و بدون بچه باشند و قبل از عقد قرارداد حضورا نشستی داشته باشند.

بازار فرهنگ، اقتصاد و زندگی ما اینروزها حسابی بهم ریخته است . خانه های مقوایی و یکبار مصرف ، روابط یکبار مصرف ، اقتصاد متلاطم و بی ثبات . انگار همه چیز دست به دست هم داده اند تا ما را دیوانه کنند .

گزارش فوق در تاریخ ۰۵/۰۵/۹۱ از شهرزیبا ، فردوس، شهران و تعاون تهیه شده است.





+ نوشته شده در سه شنبه دهم مرداد 1391ساعت 15:34 توسط علی اسماعیل زاده | نظر بدهید

--------------------------------------------------------------------------------

زبان پارسی و امنیت ملی
این روزها در شرکت استندهایی می بینم که حاوی تابلوهای تبلیغی است .مضمون اکثر این تابلوها تبلیغ حجاب ، نماز و نکاتی درباره تهاجم فرهنگی غرب است . در این تابلوها اسامی مثبت با نامهایی مانند علی زهرا حسن و حسین نامیده می شوند و نامهای منفی : شروین، سیروس و ملیکا گفته می شود .

استفاده از نامهای مذهبی و عربی در برنامه ها و سریالهای صدا و سیما و کم توجهی به نامهای ایرانی مدتهاست که رایج است و این مناسب امنیت ملی نیست . ایران سرزمینی است که از سه فرهنگ زرتشتی ، اسلامی - شیعی و فرهنگ جدید غربی شکل گرفته است. فرهنگ کهن ایرانی مانند مادری فرهنگ شیعی اسلامی رادر خودجای داده است و بین این دو فرهنگ اشکالات زیادی مشاهده نشده است . آموزه های زرتشت مبنی بر پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک نافی هیچیک از اصول اسلامی نیست و اهمیت به آتش بعنوان یکی از عناصر حیات مشکلی را سبب نمی شود . توجه به زبان پارسی و نمادها و سمبلهای ایرانی، از ما یک ملت کهن مستقل و با اعتبار در دنیا می سازد . 8 سال جنگ تحمیلی ازسوی عراق، کشور شیعی و صاحب عتبات عالیات به ما تحمیل شد. اگر حمله ای به ایران صورت بگیرد کشورهای عربی اسلامی مانند عربستان (سرزمین خانه خدا)کویت امارات مانندقبل پیشقدم خواهندبود. ایران در آرزوی اتحاد با جهان اسلام است در این راه از آموزش و ترویج زبان عربی ،تا امتیازات خاصی برای سفر به اماکن اسلامی و تسهیل شرایط داد و ستد و دیگر شرایط اقدام کرده است. اما در مقابل کشورهای عضو خلیج فارس ادعاهای ارضی علیه ایران و نام خلیج فارس مطرح کرده اند بطوریکه حاکمیت ایران به خطرافتاده است . حتی اگر هر ایرانی کاملا بتواند به زبان عربی حرف بزند و تمام نامهای ایرانیان، عربی اسلامی باشد و مشاهیر عرب و مسلمان را به نیاکان ایرانی خودترجیح دهیم ،بازهم اعراب مارا بعنوان تازه مسلمانهایی که از اسلام واقعی منحرف شده اند و رافضی شده اند می شناسند . صلاح و خیر ما در بی توجهی به میراث کهن پارسی ، آثار تاریخی و زبان پارسی نیست . اینها ابزار هویت و آقایی ایرانیان در جهان می باشند و از آن بدتر به دلیل نا آشنایی بعضی از روحانیون ، یکسان پنداشتن میراث ایرانی با فرهنگ غربی گناهی نابخشودنی است .

چهار نوع ارتباط با جهانیان می توانیم داشته باشیم :

ارتباط برمبنای فرهنگ شیعی غلیظ ما را نهایتا با رژیمهایی مانند اسد(که در حوادث اخیر تعداد زیادی از مردمان خود را کشت) گروه حزب الله لبنان و کشورهایی در آنسوی دنیا مانند آمریکای لاتین خواهد کشاند. زیرا درفرهنگ شیعی ، کتبی مانند زیارت عاشورا که در آن خلفای اول تا چهارم صریحا لعن شده اند وجود دارد.

ارتباط بر مبنای فرهنگ اسلام محمدی(تاکید کمتر بر فرهنگ شیعی) مارا به دوره روابط کم تنش تر باکشورهای مسلمان خواهد رساند. دوره ای که آنها دوست ما نیستند اما کمتر دشمنی می کنند.در این دوره آنها ما را نهایتا کشور همتراز،با تاریخ ۱۴۰۰ ساله خواهند دید.

ارتباط بر مبنای فرهگ کهن پارسی ما را در حوزه فلات ایران موفق می کند . کشورهایی نظیر افغانستان تاجیکستان هند ترکیه آذربایجان و عراق . در این ارتباط گذشته تاریخی،مشاهیر کهن و زبان و ادب پارسی شرط است . در این ارتباط تکلیف کشورهای عربی با ایران روشن است . کشوری پارسی با پیشزمینه امپراطوری.

ارتباط بر مبنای فرهنگ انسانی و به رسمیت شناخت ایده های جهانی مانند حقوق بشر پیوند انسانی ما را با جهانیان محکمتر و ما را عضوی از جامعه جهانی می کند.

نتیجه گیری: تاکید زیاد برفرهنگ شیعی اگرچه به انسجام داخلی کمک می کند اما برای ارتباط با دنیا وکشورهای عربی توجه همزمان به فرهنگ پارسی ، اصول حقوق بشر و مشترکات اسلامی ضروریست.


+ نوشته شده در یکشنبه هشتم مرداد 1391ساعت 0:41 توسط علی اسماعیل زاده | یک نظر

--------------------------------------------------------------------------------

ماهواره و صداوسیما
جمعه بود تلویزیون روشن بود ومن بی تاب و بی قرار بودم .همسرم شکایت می کرد که چرا هروقت خانه ای بی تاب و قراری ؟ چند روزیست که ماهواره گرفته ام و در خانه آرام و قرار گرفته ام .هنوزهم سریالهای تلویزیون رانگاه می کنیم اما احساس می کنم اگرخوشم نیامد میتوانم هرچیزی که دلم می خواهد تماشا کنم واین آزادی و حق انتخاب آرامم می کند!!!
+ نوشته شده در جمعه ششم مرداد 1391ساعت 2:46 توسط علی اسماعیل زاده | 2 نظر

--------------------------------------------------------------------------------

داستان پینوکیو مذهبی ترین داستان عالم
روزی روزگاری ، نجار پیری به نام ژپتو زندگی می کرد که آرزو داشت پسری داشته باشد . روزی او یک عروسک خیمه شب بازی ساخت و اسم او را پینوکیو گذاشت . پیرمرد در دلش آرزو می کرد که ای کاش این عروسک یک پسر بچه واقعی بود . در همان شب یک پری مهربان به کارگاه نجاری ژپتو پیر آمد و تصمیم گرفت تا آرزوی او را برآورده سازد . او با چوب دستی طلائی خود به آن عروسک چوبی زد و دستور داد تا آن عروسک جان بگیرد و در یک چشم به هم زدن پینوکیو جان گرفت . پری مهربان به پینوکیو گفت : اگر تو پسر شجاع ،تگو و فداکاری باشی ، روزی تو یک پسر واقعی خواهی شد . سپس پری رو به جیرجیرک روی تاقچه که اسمش جیمینی بود کرد و گفت از این به بعد تو باید مواظب رفتار پینوکیو باشی و به او خیلی چیزها یاد بدهی این در خواست خیلی بزرگی از جیمینی بود او می بایست مثل وجدان پینوکیو عمل می کرد و به او یاد می داد چه جیز خوب است و چه چیز بد . صبح روز بعد وقتی ژپتو پیر عروسک خود را جان دار یافت بسیار خوشحال شده و او را راهی مدرسه کرد و به جیمینی گفت : تا راه را به او نشان دهد و مواظب او باشد اما پینوکیو بجای رفتن به مدرسه به چادر خیمه شب بازی رفت .... داستان پینوکیو یکی ازمذهبی ترین داستانهای بشریت است داستان دنیای مادی و انواع و اقسام فریبها،از گربه نره و روباه مکار گرفته تا سرزمین خوشی و تبدیل شدن پینوکیو به الاغ ، دراین راه سخت همیشه فرشته مهربانی است که کمک کارباشد. دروغ بدترین آفت این راه است چیزی که اورا سریعا رسوا و حتی از حالت عروسکی خارج می کند . داستانهای کودکان راباید صدهاباردید و هردفعه پینوکیوی درونمان را کشف کنیم.
+ نوشته شده در جمعه ششم مرداد 1391ساعت 2:41 توسط علی اسماعیل زاده | 2 نظر

--------------------------------------------------------------------------------

چیزهایی که هیچگاه فراموش نمی شوند +جادوگر شهر اُز
دوروتی دخترک کوچکی است که همراه سگش توتو در کشتزاری در کانزاس زندگی می‌کند. روزی گردبادی می‌آید و دوروتی و سگش و خانه‌اش را با خود به آسمان می‌برد و در سرزمین آز پایین می‌آورد. در آز همه چیز زیبا و غریب است، با این حال دوروتی می‌خواهد هر جور شده به خانه‌اش برگردد. دوروتی تصمیم می‌گیرد تا به شهر آز برود تا از جادوگرانی که در آن شهر زندگی می‌کنند برای بازگشت به خانه کمک بگیرد. دوروتی سرِ راهش به مترسکی که مغز ندارد، آدم آهنی‌ای که قلب ندارد و شیر بزدلی که شجاعتش را از دست داده‌است بر می‌خورد. آن‌ها همه امیدوارند که جادوگر نیکوکار شمال در آز کمک‌شان کند، اما جادوگر بدجنس غرب که در پی انتقام مرگ جادوگر بدجنس شرق است، مشکلاتی را سر راه آن‌ها و جادوگر نیکوکار شمال به وجود می‌آورد. در نهایت دوروتی با ریختن یک سطل آب روی جادوگر بدجنس غرب موجب نابودی او می‌شود و جادوگر شهر آز نیز به عنوان جایزه آرزوی او و دوستانش را برآورده می‌کند. داستان فوق نوشته داستان نویس امریکایی فرانک باوم اثری است که شاید صدها بار باید دید . داستان گم شدن هویت و همراه شدن با مردمانی که احساس ،عقل و شجاعتشان رااز دست داده اند. رفتن برای بافتن خودو برگشتن به خانه دوروتی باید دراین راه خودرا بیابد البته سگ کوچکش توتی هم به او کمک می کند ، جادوگر خوب شمال نیزهست .مانیز مثل دوروتی گم شده ایم بخش بزرگی از احساس ، فکر و اراده مان رااز دست داده و در گردباد حوادث می چرخیم شایدوقت آن رسیده است که در این شبهای ماه مبارک رمضان گمشده های خوبمان را بازیابیم.
+ نوشته شده در جمعه ششم مرداد 1391ساعت 2:19 توسط علی اسماعیل زاده | نظر بدهید

--------------------------------------------------------------------------------

بچگی
آدمها روکه میبینی احساس میکنی هرنقصی که دارند ازبچگیشون است .مدیر املاکی را می شناسم که چنان متکی به یکی از کارمندانش است که اگر او بگوید در املاک راگل بگیر می گیرد ! من شرط می بندم که این آدم با اعتماد به نفس کم بزرگ شده است. مدیر مدرسه دخترانه اسلامی را می شناسم که اصرار دارد که حتی بند کفش دختران راهنمایی باید مشکی باشد شرط می بندم او در کودکی با کمبود محبت و حسادت بزرگ شده است . مدیری را می شناسم که پر رنگ ترین حرف در جملاتش دشمن است ؛ یقین دارم در کودکی با ترس واضطراب بزرگ شده است. مرد میانسال و متاهلی را می شناسم که بزرگترین راهنمای زندگیش تنها وتنها نیازهای جنسی و کشش درونی اش است . شرط می بندم که شور عشق و محبت واقعی را در کودکی نچشیده است. خدا رحمت کند فرویدرا . بسیاری ازنارسائیهای مامربوط به چپ و راست یا دیندار وبی دین نیست . اشکالات اساسی و ناتعادلی ما در خواست قدرت و سلطه ،عطش ثروت ،حرص زن ، حسادت بی پایان ، روابط سست ، بی عاطفه گری ، ترسها و وسواسهای شدید ، جدایی زن و مرد همه در کودکی و در خانواده اتفاق افتاده است . شخصیت ما در آنجا شکل گرفته است . اگر از جامعه و ناهنجاریهای آن ناراحتید از خودشروع کنید برادرزاده کوچکتون رابه پارک ببرید ؛ به همکار خانمتان بیغرض سلام کنید ؛ مقدار شوخی ، خنده ،آواز و رقصتان را در هرجا که می توانید افزایش دهید ، از تجاوز و بیحرمتی به هرشخص با هر عقیده و هر پوششی چه زن و چه مرد پرهیز کنید.احترام بگذارید و به خود و دیگران محبت کنید. اگر کارهای بالا را انجام دادیدآنگاه دموکراسی ،آزادی وحقوقتان تامین نشد من داوطلبانه وبلاگم را تعطیل می کنم.
+ نوشته شده در جمعه ششم مرداد 1391ساعت 1:14 توسط علی اسماعیل زاده | نظر بدهید

--------------------------------------------------------------------------------

رابطه خاص و رابطه عام
با سلام مدتهاست به نفس یک رابطه می اندیشم رابطه ای بین دو دوست ، بین پدرو پسر ، بین پدر و دختر ، بین دو همکار ، بین دوست پسرو دختر و رابطه زوج . بنظرم در هر رابطه موفق و دراز مدتی باید چیزی را به اشتراک گذاشت ، قسمتی از وجود را . چیزی خاص که فصل مشترک دو نفر باشد و دو نفررا بهم پیوند دهد . این فصل مشترک می تواند نیاز باشد مانند نیاز مادر و طفل خردسال بهم . می تواند اشتراک عمیق فکری باشد . می تواند نیازهای تن باشد. می تواند دوری از تنهایی ونیاز به هم صحبت باشد و..
ادامه مطلب

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد