و اما بعد ...

این وبلاگ محیطی دوستانه و خودمانی جهت طرح برخی مسائلی است که مفید بنظر می رسد.

و اما بعد ...

این وبلاگ محیطی دوستانه و خودمانی جهت طرح برخی مسائلی است که مفید بنظر می رسد.

4 مورد در مورد موبایل

مواردی وجود دارد که می توان در مواقع فوری خطرناک انجام داد. موبایل شما می تواند یک نجات

مواردی را که می توانید با موبایل انجام دهید را ببینید.

اول :  وضعیت فوق العاده

شماره تلفن وضعیت فوق العاده در تمام دنیا 112 است. اگر شما در یک مکان خارج از محدوده شبکه موبایل خود قرار داشته باشید، شماره 112 را بگیرید و موبایل در هر شبکه موجود جستجو می کند تا یک تماس وضعیت فوق العاده برای شما برقرار کند. و جالب اینکه این شماره حتی زمانیکه صفحه کلید قفل است نیز کار می کند. امتحان کنید.

دوم: آیا تا بحال کلیدهای خود را در ماشین جاگذاشته اید؟

ادامه مطلب ...

در سال 1388

زندگی شما می‌تواند به زیبایی رویاهایتان باشد. فقط باید باور داشته باشید که می‌توانید کارهای ساده‌ای انجام دهید. در زیر لیستی از کارهایی که می‌توانید برای داشتن زندگی شادتر انجام دهید، آورده شده است.

هر روز آنها را به کار بگیرید و از زندگی خود در این سال لذت ببرید.

سلامتی:

1- آب فراوان بنوشید.

2- مثل یک پادشاه صبحانه بخورید، مثل یک شاهزاده ناهار و مثل یک گدا شام بخورید.

3- از سبزیجات بیشتر استفاده کنید تا غذاهای فراوری شده.

ادامه مطلب ...

حکایت زندگی از نگاه اسکندرمقدونی

مورخان می‌نویسند: اسکندر روزی به یکی از شهرهای ایران (احتمالا در حوالی خراسان) حمله می‌کند، با کمال تعجب مشاهده می‌کند که دروازه آن شهر باز می‌باشد و با این که خبر آمدن او به شهر پیچیده بود مردم زندگی عادی خود را ادامه می‌دادند. باعث حیرت اسکندر بود زیرا در هر شهری که سم اسبان لشگر او به گوش می‌رسید عده‌ای از مردم آن شهر از وحشت بیهوش می‌شدند و بقیه به خانه‌ها و دکان‌ها پناه می‌بردند، ولی اینجا زندگی عادی جریان داشت. اسکندر از فرط عصبانیت شمشیر خود را کشیده و زیر گردن یکی از مردان شهر می‌گذارد و می گوید: من اسکندر هستم.

مرد با خونسردی جواب می‌دهد: من هم ابن عباس هستم.

ادامه مطلب ...

شن‌های صحرا و صخره!

دو دوست با پای پیاده از جاده­ای عبور می­کردند. بین راه سر موضوعی اختلاف پیدا کردند و به مشاجره پرداختند. یکی از  آنها از سر خشم بر چهره دیگری سیلی زد. دوستی که سیلی خورده بود سخت آزرده شدد ولی  بدون آن که چیزی بگوید روی شن­های بیابان نوشت: امروز بهترین دوست من بر چهره­ام سیلی زد.

آن دو کنار یکدیگر به راه خود ادامه دادند تا به یک آبادی رسیدند. تصمیم گرفتند قدری آنجا بمانند و کنار  برکه آب استراحت کنند. ناگهان شخصی که سیلی خورده بود لغزید و در برکه افتاد. نزدیک بود غرق شود که دوستش به کمکش شتافت و او را نجات داد. بعد از  آن که از غرق شدن نجات یافت بر روی صخره سنگی این جمله را حک کرد: امروز بهترین دوست من جان مرا نجات داد. دوستش با تعجب از او پریسد: بعد از آنکه من با سیلی تو را آزردم تو آن جمله را روی شن­ها صحرا نوشتی ولی حالا این جمله را بر روی صخره حک می­کنی؟

دیگری لبخند زد و گفت: وقتی کسی ما را آزار می­دهد باید روی شن­های صحرا بنویسیم تا بادهای بخشش آن را پاک کنند ولی وفتی کسی محبتی در حق ما می­کند باید آن را روی سنگ حک کنیم تا هیچ بادی نتواند آن را از یادها ببرد.

همسر مناسب شما ‌چه شخصیتی باید داشته باشد؟

شخصیت وظیفه شناس: وظیفه شناس‌ها به اصول اخلاقی پایبند هستند و تا کارشان را درست و تمام انجام ندهند، آرام نمی‌گیرند. آنها به ‌خانواده خود وفادارند و از مقامات مافوق اطاعت می‌کنند. کار زیاد، ویژگی بارز این گونه شخصیتی است. ‌وظیفه شناس ها موفقیت طلب هستند، هیچ پزشک، وکیل، دانشمند یا مقام اداری موفق بدون برخورداری از این ‌ویژگی شخصیتی نمی‌تواند در کارش موفقیتی کسب کند.

همسر مناسب«وظیفه شناس‌ها»: اشخاص وظیفه شناس، اغلب افرادی که احساسات خود را بروز دهند مانند شخصیت‌های نمایشی را می‌پسندند. ‌از سوی دیگر وظیفه شناس‌ها، ماجواجوها و کسانی را که ریسک می‌کنند، دوست دارند. اشخاص به نسبت ‌‌"جدی" و "حساس" نیز احتمالاً با استقبال وظیفه شناس‌ها روبرومی‌شوند. شخصیت وظیفه شناس، با افراد " ‌پرشور" و یا " مراقب " هـمـخوانی ندارد و شخصیت "فارغ البال" (بی خیال) آنها را ناراحت می‌کند.

ادامه مطلب ...

کوتاه و بسیار خواندنی از پسر معجزه

ماه فوریه سال گذشته "اکریت جاسوال" که او را پسر معجزه میخوانند در برنامه تلویزیونی "اوپرا وینفری" آمریکا حضور یافت و او پس از تولد در سال 1993میلادی، همه را با صحنه‌‌های عجیبی روبه رو ساخته و در این میان همچنین لقب نابغه خردسال را نیز به خود گرفته است. در این برنامه تلویزیونی وقتی مجری برنامه از او می‌پرسد که آیا او قادر به فهم کتاب‌های شکسپیر در سن چهار سالگی بوده است؟ جواب او مثبت بوده میگوید " بله آن را کاملا میفهمیدم به همین منظور همیشه میخواندمش"
ادامه مطلب ...

دروغ گفتن برای سلامتی شما مضر است!

یک دوست صمیمی از شما دعوت می‌کند تا برای جشن تولد وی بروید. وقتی به تقویم نگاه می‌کنید، می‌بینید که همه روزها وقت شما پر است و در آن روز هم برنامه ریزی کرده‌اید، به جای اینکه صداقت داشته باشید، لبخند می‌زنید و دعوت او را قبول می‌کنید. برای خیلی از مردم، بزرگترین فاکتور استرس در زندگی تلاش آنها برای راضی نگه داشتن همه می‌باشد. این افراد سعی می‌کنند همه را خشنود کنند. این شیوه منجر به این می‌شود که به هر دعوتی پاسخ مثبت بدهند، تا جایی که دیگر وقت آزادی برای استراحت و تنها بودن آنها باقی نمی‌ماند. تنها مسئله‌ای که از این احساس توان فرسا حاصل می‌شود این است که زندگی از کنترل آنها خارج می‌شود. صادقانه با خود فکر کنید و آنچه را که واقعا در حد توان خود می‌دانید، انجام دهید و زمانی را هم برای خود ذخیره کنید. از نه گفتن نهراسید. هنگامیکه شما بدانید که چه موقع باید نه بگویید کنترل زندگی خود را دارید.  

با تشکر از سعید

هر از گاهی باورهایمان را یه مرور کنیم

چقدر خوبه که هر از گاهی باورهایمان را یه مروری کنیم. بد نیست ادم چند وقت یه بار ذهنیات و تفکراتش رو خانه تکانی کنه .واضح تر بگم.ما در مورد رفتار و افکارمون بیشتر از اونیکه فکر کنیم بر حسب عادت فکر میکنیم و عمل میکنیم. برای چند لحظه بدون تعصب این مطلب رو بخونیم. قبل از ادامه بحث ازمایش زیر را بخوانید خیلی جالب و خواندنی است:

باورها       

دانشمندان برای بررسی تعیین میزان قدرت باورها بر کیفیت زندگی انسانها آزمایشی را در « هاروارد یونیورسیتی » انجام دادند :

ادامه مطلب ...

کارهایی که می‌توانید برای داشتن زندگی شادتر انجام دهید

در سال 1388:

زندگی شما می‌تواند به زیبایی رویاهایتان باشد. فقط باید باور داشته باشید که می‌توانید کارهای ساده‌ای انجام دهید. در زیر لیستی از کارهایی که می‌توانید برای داشتن زندگی شادتر انجام دهید، آورده شده است.

هر روز آنها را به کار بگیرید و از زندگی خود در این سال لذت ببرید.

ادامه مطلب ...

دقت و رقت

در اولین ساعت درس کلاس تشریح و کالبد شکافی‌ دانشکده پزشکی‌ یزد استاد به دانشجویان سال اول میگوید: به شما تبریک میگویم که در کنکور قبول شده و الان رسما دانشجوی پزشکی‌ هستید. ولی‌ برای فارغ التحصیل شدن و پزشک شدن هم باید "دقت عمل" داشته باشید و هم "رقت عمل". همه شما باید این کار که من الان می‌کنم را انجام بدهید اگر نه به درد این رشته نمی خورید و اخراج هسید!! سپس یک جسد وارد کلاس می‌کند و ناگهان انگشتش را تا ته در ماتحت جسد فرو می‌کند می گذارد توی دهانش و می مکد. و می گوید حالا شما هم باید همین کار را بکنید!! دانشجوها شوکه می شوند و اعتراض می کنند ولی‌ استاد می گوید الا و بلا باید بکنید وگرنه اخراج هستید. چند تا دخترها غش می کنند، پسرها بالا می اورند، ولی‌ با هر بدبختی هست همه دانشجوها آخرش انگشت در ماتحت جسد می کنند و می گذارند در دهنشان و می مکند
استاد میگوید: هان. شما همه رقت عمل تان خوب بود ولی‌ دقت عمل نداشتید. شما همگی‌ انگشت اشاره را در ماتحت کردید و مکیدید ولی‌ من انگشت اشاره را در ماتحت کردم و انگشت وسط را مکیدم. سعی‌ کنید بیشتر دقت کنید 

از ناصر

۴۰ مطلب خواندنی

       ۱. داوینچی همزمان با یک دست می نوشت و با یک دست نقاشی میکرد.

       2. هیتلر از مکان های بسته وحشت داشت.

       3. مار می تواند تا نیم ساعت بعد از قطع شدن سرش نیش بزند.

       4. هر انسان تا 8 ثانیه بعد از قطع گردنش هنوز به هوش است.

       5. اغلب مارها 6 ردیف دندان دارند.

ادامه مطلب ...

احمدی نژاد مرا به میرحسین علاقه مند کرد

عنوان: گفتگو با ابراهیم نبوی احمدی نژاد مرا به میرحسین علاقه مند کرد/احمدی نژاد اگر یک دهم بودجه مصرفی را به موسوی می داد ایشان می توانست تمام وعده های رئیس جمهور را کنترات و آنها را عملی کند

چکیده  : خانم رجبی و کسانی مثل آقای احمدی نژاد و دوستان شان حرمت مرجعیت و احترام بزرگان را از بین بردند. آنها سال ها است که مراجع، روحانیون، بزرگان، شیوخ و اقطاب را بی حرمت کردند. هیچ پادشاهی نتوانست تا این حد بر اقطاب معنوی ایران بی حرمتی کند. این دوستان با آقای جوادی آملی و آقای منتظری و با بسیاری از بزرگان آن کردند که هیچ کس شهامت نداشت بکند، و این را نه از سر دانایی که از سر قدرتخواهی کردند. خانم رجبی یک مقاله نوشته است که به قول خود ایشان سه وزارتخانه در زمان خاتمی ایشان را محروم کردند.آقای مهدی نصیری که با یک واسطه به آقای احمدی نژاد مربوط می شود، رک و راست به یکی از بزرگ ترین مجتهدین زمان مان گفت «رمال»، این خانم ها و آقایان،آقای منتظری و سایر بزرگان را مورد اهانت قرار دادند، نه به خاطر اینکه با خرافات مخالف بودند، فقط به خاطر قدرت. اگر آقای احمدی نژاد نبود، آقای الهام باید ماه ها دنبال کار می گشت تا به عنوان معلم حق التدریسی درس بدهد یا خانم رجبی باید مثلاً تایپیست فلان موسسه قرض الحسنه می شد. وقتی این افراد موقعیتی پیدا می کنند، روحانی که هیچ، خدا را هم حاضرند زیر دست و پا له کنند.

ادامه مطلب ...

قطبی: با اندکی روحیه آمریکایی پرسپولیس را قهرمان کردم

آفتاب- سرویس بین‌الملل: این مصاحبه با افشین قطبی به صورت تلفنی یکشنبه گذشته انجام شد؛ یعنی سه روز قبل از آن که قطبی مربی تیم ملی ایران شود. ضمیمه این مصاحبه، چند ای‌میل است که بین من و او رد و بدل شد. در یکی از این ای‌میل‌ها قطبی گفت شاید دوباره مربی تیم ملی شود و در پیام بعدی هم گفت که به «شغل رویایی» خود رسیده است. 

قطبی 45 ساله در ایران متولد شد و در سن 13 سالگی به آمریکا آمد. او در دانشگاه UCLA درس خواند و بعد از پله‌های فوتبال دنیا بالا رفت. او در جام جهانی 1998 استعدادیاب تیم ملی آمریکا بود، سپس کمک مربی لس آنجلس گلکسی در لیگ آمریکا شد و بعد دستیار گاس هیدینک در تیم ملی کره جنوبی در جام جهانی 2002 گشت. 

نظرات او درباره MLS و پیشنهادی که برای هدایت تیم ملی عراق به او شد جالب است. او مربی‌گری عراق را به دوستش بورا میلوتینوویچ پیشنهاد داد. میلوتینوویچ هم دو هفته گذشته این پیشنهاد را پذیرفت. 

ادامه مطلب ...

تحلیل زیباکلام درباره پرتاب شئ به احمدی‌نژاد در ژنو

آفتاب: دکتر صادق زیباکلام استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل سیاسی درباره اغتشاش و ایجاد اختلال در سخنرانی محمود احمدی‌نژاد در اجلاس «دوربان 2» ژنو از سوی برخی از حضار معتقد است که این اتفاق آنچنان که برخی حامیان دولت و رئیس جمهور معتقدند به نفع منافع ملی نبوده و نوعی اهانت به مردم ایران تلقی می‌شود.

وی در گفتگو با خبرنگار سیاسی آفتاب، تاکید کرد: «این مساله موفقیتی برای ایران در پی نداشت چرا که دیپلماتهای کشورهای اروپایی از سالن کنفرانس بیرون رفتند و تنها اشخاصی‌که برای ایران کف زدند تعدادی از دیپلماتهای کشورهای عربی (سودان) و البته همراهان رئیس جمهور بودند».

ادامه مطلب ...

گاهی علت ساده ای وجود دارد

چند وقتی بود در بخش مراقبت های ویژه یک بیمارستان معروف، بیماران یک تخت بخصوص در حدود ساعت ۱۱ صبح روزهای یکشنبه جان می سپردند و این موضوع ربطی به نوع بیماری و شدت وضعف مرض آنان نداشت.

این مسئله باعث شگفتی پزشکان آن بخش شده بود به طوری که بعضی آن را با مسائل ماورای طبیعی و بعضی دیگر با خرافات و ارواح و اجنه و موارد دیگر در ارتباط می دانستند.کسی قادر به حل این مسئله نبود که چرا بیمار آن تخت درست در ساعت ۱۱ صبح روزهای یکشنبه می میرد.به همین دلیل گروهی از پزشکان متخصص بین المللی برای بررسی موضوع تشکیل جلسه دادند و پس از ساعت ها بحث و تبادل نظر بالاخره تصمیم بر این شد که در اولین یکشنبه ماه ، چند دقیقه قبل از ساعت ۱۱ در محل مذکور برای مشاهده این پدیده عجیب و غریب حاضر شوند.

در محل و ساعت موعود ، بعضی صلیب کوچکی در دست گرفته و در حال دعا بودند، بعضی دوربین فیلمبرداری با خود آورده و ...

دو دقیقه به ساعت ۱۱ مانده بود که « پوکی جانسون ‌» نظافتچی پاره وقت روزهای یکشنبه وارد اتاق شد. دوشاخه برق دستگاه حفظ حیات (Life support system) را از پریز برق درآورد و دوشاخه جاروبرقی خود را به پریز زد و مشغول کار شد ..!!