همسفر!
در این راه طولانی که ما بیخبریم
و چون باد میگذرد
بگذار خرده اختلافهایمان با هم باقی بماند
خواهش میکنم! مخواه که یکی شویم، مطلقا
مخواه که هر چه تو دوست داری، من همان را، به همان شدت دوست داشته باشم
چند قورباغه از جنگلی عبور می کردند که ناگهان دو تا از آنها به داخل گودال عمیقی افتادند.
بقیه قورباغه ها در کنار گودال جمع شدند و وقتی دیدند که گودال چقدر عمیق است به دو قورباغه دیگر گفتند: که دیگر چاره ای نیست شما به زودی خواهید مرد.
ادامه مطلب ...دختر دانش آموزی صورتی زشت داشت. دندان هایی نامتناسب با گونه هایش، موهای کم پشت و رنگ چهره ای تیره. روز اولی که به مدرسه جدیدی آمد، هیچ دختری حاضر نبود کنار او بنشیند. نقطه مقابل او دختر زیبارو و پولداری بود که مورد توجه همه قرار داشت.
ادامه مطلب ...
عذر خواهی همیشه بدان معنا نیست که تو اشتباه کرده ای و حق با آن دیگری است،
گاهی عذر خواهی بدان معناست که آن رابطه بیش از غرورت برایت ارزش دارد
...
آن وقت بود که سر و کلهی روباه پیدا شد.
روباه گفت: سلام.
شهریار کوچولو برگشت اما کسی را ندید. با وجود این با ادب تمام گفت: سلام.
ادامه مطلب ...سلام به مردم خوب سرزمینم
در این لحظه بسیاری از مردمان کشورم ما را تماشا می کنند و همگی خوشحال هستند؛ نه به خاطراهمیت دادن به ما یا به خاطر فیلم یا سازنده آن، بلکه در این دورانی که ما از جنگ صحبت میکنیم و ترس و رعب بین کشورهایمان رد و بدل میشود، نام کشورم ایران در این جا با فرهنگ و تمدن بینظیرش برده می شود.
فرهنگ غنی و باستانی کشورم زیر گرد و غبار سنگین سیاست پنهان شده است. من با افتخار این جایزه را به مردم کشورم تقدیم می کنم؛ مردمی که به تمام تمدن ها و فرهنگ ها احترام میگذارند و هر گونه خصومت و خشمی را خوار میشمارند.
سالهای زیادی است که روی مردان و زنان مختلفی تحقیق کردهام و صحبتهای آنها را در مورد فعالیتها و حرفهشان شنیدهام. همه این افراد میخواستند به تعادل در زندگیشان برسند اما وقتی به جزئیات رفتارشان دقت کردم مانع بزرگی را در این راه دیدم. بیشتر مراجعهکنندگان من، در هدر دادن زمان حرفهای بودند و من اسمشان را قاتلان زمان گذاشتهام.
ادامه مطلب ...
سال ها بعد بابت کارهایی که نکرده ای،
بیشتر افسوس خواهی خورد تا بابت کارهایی که کرده ای.
پس ...
از قول پروفسور حسابی نقل شده است؛ روزی در آخر ساعت درس، یکی از دانشجویانم که دانشجوی دوره دکترا و اهل نروژ بود از من پرسید : استاد! شما که از جهان سوم می آیید، جهان سوم کجاست؟ فقط چند دقیقه به آخر کلاس مانده بود.. من در جواب مطلبی را فی البداهه گفتم که روز به روز بیشتر به آن اعتقاد پیدا می کنم. به آن دانشجو گفتم: جهان سوم جایی است که هر کس بخواهد مملکتش را آباد کند، خانه اش خراب می شود و هر کس که بخواهد خانه اش آباد باشد، باید در تخریب مملکتش بکوشد!
- آنهائی که از زندگی بیزارند و با همه دنیا سر جنگ دارند.
- آنهائی که مدام پشت سر دیگران غیبت می کنند.
- آنهائی که شکست و سر خوردگی های گذشته شما را به شما یادآوری می کنند.
- آنهائی که می خواهند شما را کنترل کنند.
و کسانی که به بدی گراییدند، همان بدی را پاداش گیرند.
غبار ذلت بر پیشانی،
بدون پشتیبانی خدا.
گویا چهره شان بخشی از تاریکی شب است. (پ)
و پروردگار تو مقرر کرد:
که جز او را مپرستید و به پدر و مادر [خود] احسان کنید اگر یکى از آن دو یا هر دو در کنار تو به سالخوردگى رسیدند، به آنها [حتى] اوف مگو و به آنان پرخاش مکن و با آنها شایسته سخن بگوى.
" سوره مبارکه اسرا / آیه 23 "