و اما بعد ...

این وبلاگ محیطی دوستانه و خودمانی جهت طرح برخی مسائلی است که مفید بنظر می رسد.

و اما بعد ...

این وبلاگ محیطی دوستانه و خودمانی جهت طرح برخی مسائلی است که مفید بنظر می رسد.

طرح تهاجم بی‌سابقه نظامی، دیپلماتیک و مالی غرب علیه ایران

آفتاب: وقتی تحریم‌ها با ابزارهایی همچون دیپلماسی قدرتمند، و حضور قابل توجه نظامی در منطقه همراه شوند، تحریم های مالی می‌تواند اهرمی دیپلماتیک به دست دهد تا روی روسیه، چین، دولت‏های خلیج فارس و متحدین اروپایی و آسیایی ایالات متحده نیز بتوان متمرکز شد.

مطالب بالا جزیی از سیاست‌هایی است که از سوی کارشناسان ارشد امریکا به کشورهای اروپایی و اتحادیه اروپا داده شده است. بی دلیل نیست که اکنون دریاسالار مولن تاکید می‌کند که نیروهای نظامی آمریکا برای حمله به

ایران آماده هستند. زیرا بر اساس این طرح، تحریم‌ها باید از پشتوانه نظامی برخوردار باشند.

بنا به اظهارات "مت لویت" (matt levitt) از مقامات سابق دولت ایالات متحده که در شکل گیری برخی تحریم ها موثر بوده، تا به حال تحریم اقتصادی ایران تاثیر اندکی بر راهبردهای غنی سازی هسته‌ای دولت ایران داشته است، با وجود این وی خاطر نشان می سازد که تلاش‌های اروپا برای فشار به ایران می تواند به نتایج واقعی منجر شود.

مت لویت همکار ارشد موسسه واشنگتن انستیتو در سیاست خاور نزدیک و استاد مدعو دانشگاه مطالعات بین الملل دانشگاه جان هاپکینز است. وی در سال 2005 تا 2007 قائم مقام مشاور اطلاعات و تحلیل وزارت خزانه داری ایالات متحده امریکا بوده است.

"لویت" که مقاله‌اش را در نشریه " یوروپس وورلد " ( europe's world ) بهار 2010-04-18 منتشر ساخته مدعی است : "قدرت های غربی در پس پرده سخت گیری بر دولت ایران، به امید ترغیب تهران بر تغییر سیاست مناقشه برانگیز غنی سازی اورانیوم، آماده چهارمین دور تحریم های چند جانبه هستند. اما آیا حالا حتی با همراهی روسیه تحریم های بیشتر کارگر خواهد بود؟ و آیا در چنین راهبردی نقش ویژه ای برای اروپا متصور است؟"

لویت در ادامه با ادعای این که " شواهد متقاعد کننده ای وجود دارد که جمهوری اسلامی ایران به رغم مخالفت های آژانس بین المللی انرژی اتمی (IAEA) و قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد، همچنان به تعقیب برنامه های مخفیانه تسلیحات هسته ای خود ادامه می دهد" می‌افزاید:" سال گذشته، ایالات متحده و برخی متحدین اروپایی‌اش، موضوع وجود تاسیسات مخفیانه دیگری را در ایران مطرح کردند. ایران نیز در پاسخ به افزایش تهدیدات حمله نظامی علیه خود، ساخت مراکز دیگری همچون تاسیسات قم را دنبال کرد."

وی می‌افزاید: "در ماه دسامبر تایمز لندن گزارش داد که تهران در حال کاربر روی ابزارهای پرتاب بمب های هسته‌ای است. ایران با آزمایش پرتاب موشک سجیل 2 که آخرین مدل موشک با برد 1200 مایلی این کشور است که جنوب شرقی ازوپا را در تیررس خود دارد، به این مسئله پاسخ داد."

لویت در ادامه با اشاره به این که " به کار گیری تحریم های اقتصادی تا به حال ایران را از تعقیب برنامه های هسته ای باز نداشته" می‌نویسد: " اما تحریم ها همیشه چنین هدفی نداشته اند. به عنوان یکی از مقامات وزارت خزانه داری ایالات متحده که از تدوین کنندگان تحریم های مالی علیه ایران بوده‌ام، بر این باورم که تحریم‌ها اسلحه‌ای جادویی به شمار نمی‌رود. تاثیر آن ها محدود است اما وقتی تحریم‌ها با ابزارهایی همچون دیپلماسی قدرتمند، و حضور قابل توجه نظامی در منطقه همراه شوند، تحریم های مالی می‌تواند اهرمی دیپلماتیک به دست دهد تا روی روسیه، چین، دولت‏های خلیج فارس و متحدین اروپایی و آسیایی ایالات متحده نیز بتوان متمرکز شد."

لویت سپس با طرح این که "تحریم ها سه هدف را دنبال می کنند: 1- قطع فعالیت های غیر قانونی و پنهانی ایران 2- بازداشتن طرف سوم از تسهیل آگاهانه و یا ناآگاهانه فعالیت های غیرقانونی ایران 3- واداشتن ایران به بازنگری در مورد آن فعالیت ها " تاکید می‌کند که "مورد سوم مستلزم آن است که رهبری انقلابی ایران متقاعد شود که برنامه های هسته ای تهدید بقای رژیم است نه تضمین بقای آن."

لویت برای موثر سازی نقش اروپا در برابر ایران توصیه‌های مهمی را مطرح می‌کند او می‌نویسد: " مذاکره و دیپلماسی به تنهایی ایران را به ترک برنامه های هسته ای متقاعد نخواهد کرد. بنابراین اتحادیه اروپا می تواند ایفاگر نقش حیاتی در این رابطه باشد. در وهله اول اتحادیه اروپا می تواند اکنون که ضرب الاجل غیر رسمی پیشرفت های دیپلماتیک در سال 2009 به پایان رسیده است، فعالانه در پی وفاق بین المللی برای تحریم های چندجانبه سازمان ملل در سال 2010 باشد، هم رایی در تصمیم به اعمال تحریم ها درست به اندازه موارد تحریم های مالی حائز اهمیت به شمار می رود، بنابراین ضروری است اتحادیه اروپا به شدت با چین و روسیه درگیر مذاکرات دیپلماتیک قدرتمندانه‌ای به منظور دستیابی به وفاق در اعمال تحریم های گزنده باشد."

لویت با اشاره به این که اقدامات اروپایی‌ها باید علیه نهادهایی که از برنامه های اشاعه ایران به صورت غیرقانونی حمایت می کنند مانند بانک ملت و بانک ملی که تا کنون توسط ایالات متحده آغاز شده اند، متمرکز شوند" می‌نویسد:" اتحادیه اروپا به همراه ایالات متحده می تواند جامعه بین الملل را تشویق کند که همچون امریکا و اروپا قرارگاه خاتم الانبیا را به عنوان یکی از مهم ترین نهادهای تحت مالکیت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مورد هدف تحریم قرار دهند." این هدف گیری لویت بر اساس این ادعای بدون پشتوانه است که " بسیاریاز موسسات وابسته به سپاه به برنامه های هسته ای و موشکی ایران مرتبط هستند و نیز در جهت حمایت از تروریسم بین المللی و (برخورد با اغتشاشات داخلی ) به کار گرفته می شوند...."

لویت معتقد است که "اتحادیه اروپا می تواند تحریم تجارت دریایی و خطوط کشتیرانی جمهوری اسلامی را که در سپتامبر 2008 از سوی ایالات متحده به تجارت غیرقانونی متهم شده بود به فهرست خود و فهرست سازمان ملل بیفزاید."

بنا بر ادعای لویت "وزارت امور خارجه ایالات متحده در آن زمان تصریح کرده بود که خطوط کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران در نقل و انتقال تسلیحات برای گروه‌های تروریستی دخالت داشته، چنانکه درژانویه 2008 در مونچگورسک، کشتی این خطوط به مقصد سوریه حاوی سلاح توقیف شد. گمرک هلند به طور خودکار کالاهای حمل شده توسط خطوط کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران و ایران ایر را اقلام پر خطر و مظنون طبقه بندی می کند و دولت انگلیس شرکت های انگلیسی را از تجارت با خطوط کشتیرانی ایران منع کرده است."

لویت در این مقاله "یکی دیگر از موارد امید بخشی که اتحادیه اروپا می‌تواند پیشگام آن باشد" را " حمایت فعالانه از نهادهای چند جانبه همچون گروه های مالی FATF سازمانی با 34 عضو است که هدف خود را مبارزه با پول‌شویی و تروریسم مالی تعریف کرده" ذکر می‌کند و می‌افزاید: FATF مکررا در مورد ایران هشدار و به کشورهای عضو نیز در مورد تجهیز به ابزارهای مقابله با فعالیت های مالی غیرقانونی آموزش داده است."

وی در ادامه به نقش "اتحادیه اروپا در وادی تحریم های غیر رسمی " می‌پردازد و می‌نویسد:" توجه دادن به بخش خصوصی نسبت به مخاطرات تجارت با موسسات ایرانی درگیر معاملات غیرقانونی، از سوی اتحادیه اروپا، تاثیری به سزا خواهد داشت. در حال حاضر نیز امتناع از معامله با دلار امریکا، تحریم اتحادیه اروپا برای بانک های ایران از معامله با یورو پیامدهای وخیمی برای ایران به همراه خواهد داشت، به وِیژه پس از آن که دولت ایالات متحده یک بانک اروپایی را به همین جهت جریمه کرد، بانک کردیت سوییس به خاطر درگیر شدن در معاملات غیرقانونی با بانک های ایرانی، 536 میلیون دلار جریمه شد."

لویت با اشاره به این که "این موضوع را باید فراتر از بخش بانکداری به مواردی همچون بیمه، حمل و نقل و دیگر صنایع نیز تسری داد" می‌نویسد:" همچنان که یک دیپلمات اروپایی تصریح کرده ، "آنچه که اتحادیه اروپا باید در پی آن باشد، ابزارهایی است که بخش بانکداری ایران را از دسترسی به بخش مالی اروپا، انتقال پول به خارج و نگهداری حساب‏ها، محدود نماید".

این کارشناس ارشد سابق وزارت خزانه داری آمریکا با اشاره به این که "ایران نیازمند فناوری غربی است و اروپا بازاری کلیدی به شمار می رود می‌نویسد:" اتحادیه اروپا واجد نقش حیاتی در عدم دسترسی ایران به فناوری های کلیدی همچون چگونگی میعان گاز طبیعی و توسعه رویکردی نظام‌مندتر برای مقابله با تلاش های تهران برای انتقال فناوری و تسلیحات برای متحدان افراطی این کشور در خاورمیانه تلقی می شود. اتحادیه اروپا می تواند سیاست جاری منع فروش و انتقال تسلیحات و مواد مربوطه و فراهم کردن کمک به سرمایه گذاری و خدمات به ایران را به منع خرید و انتقال همین موارد از ایران تسری دهد."

وی در توصیه‌های راهبری خود به اتحادیه اروپا می‌افزاید:" اتحادیه اروپا و ایالات متحده همچنین باید کشورها را تشویق کنند تا از طریق مقامات مربوطه و یا بنادر خود داده‌های تفصیلی دقیق و کامل مربوط به کلیه محموله هایی که به کشورشان حمل می شود یا از قلمرو ایشان عبور می کند را به ویژه از مبادی پر خطری همچون ایران جمع آوری کنند تا مخاطرات آن مورد ارزیابی قرار گیرد و در صورت لزوم بازرسی‌های لازم نیز انجام پذیرد."

از نظر لویت "زمان تحریم‌های همه‌جانبه‌تر ( کمتر هوشمند) فرا رسیده با توجه به این که ایران در برنامه‌های هسته‌ای خود مشغول پیشرفت سریعی است ". وی در ادامه یکی از موارد امید بخش را حوزه سوخت ایران می‌داند و می‌افزاید:" هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه در مورد احتمال تحمیل تحریم های فلج کننده برای ایران هشدار داده است. یکی از موارد امید بخش، تکیه ایران بر واردات بنزین از خارج از کشور است. عدم کفایت ظرفیت بدان معنی است که ایران 25 تا 40 درصد نیاز به بنزین خود را از خارج وارد می کند، هدف گیری این واردات به ویژه با عنایت به سابقه شکست سهمیه بندی بنزین در ژوئن سال 2007، ابزار موثری است. سهمیه کارت های بنزین هر 3 ماه پر می شود ولی بسیاری از ایرانیان تمامی سهمیه خود را طی چند هفته مصرف می کنند. راهکارهایی همچون هدف قرار گرفتن دسترسی ایران به بنزین از خارج برای متقاعد ساختن ایران نسبت به این که بمب برای این کشور بیشتر یک مسئولیت است تا سرمایه، موثر تر از مقابله مستقیم خواهد بود."

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد