فرارو- استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران بر این باور است که عملکرد صداوسیما در قبال تهاجم فرهنگی به هیچ وجه قابل دفاع نبوده و نان بی کفایتی این سازمان را شبکههایی مانند فارسی 1 میخورد.
صادق زیباکلام در گفتوگو با فرارو گفت: «عملکرد صداسیما در قبال تهاجم فرهنگی غیر قابل دفاع است. به طوریکه این رسانه به هیچ وجه نتوانسته مخاطبهای خود را جذب کند.»
وی افزود: «اقشار و لایههای تحصیل کرده جامعه ایران به هیچ وجه به صداوسیما به عنوان یک رسانه خبری و تحلیلی نگاه نمیکنند. متاسفانه نان بی کفایتی صداوسیمای ما را فارسی 1 و بی بی سی فارسی میخورد و فایده بران اصلی ناتوانیهای صداوسیما آنها هستند.»
زیباکلام گفت: «من پیشنهاد میکنم نظر سنجی شود و مطالعات دقیق صورت گیرد تا مشخص شود که چند درصد از منابع خبری اقشار تحصیل کرده در ایران برنامههای صداوسیما است و چند درصد بینندگان این برنامهها افراد بالای دیپلم هستند.»
زیباکلام درباره چرایی گستردگی انتقاد از صداوسیما گفت: «تا زمانی که رادیو و تلویزیون در ایران در انحصار دولت است وضع به این شکل خواهد بود. حتی خود دولتیها و حکومتیها هم از چنین شرایطی رضایت نداشته و انتقاد میکنند. اتفاقا کسانی که به صدا وسیما نقد دارند طیفهای مختلف حکومتی هستند. در واقع جریانهایی مانند دوم خرداد عطای صداوسیما را به لقایش بخشیدهاند. یعنی شرایط به گونهای است که آنها حتی زحمت انتقاد را هم به خود نمیدهند.»
این استاد دانشگاه با انتقاد از برنامههای تولید شده در صداوسیما اظهار کرد: «بعضا سطح برنامههای صداوسیما آن قدر نازل میشود که آدم خیال میکند صدا وسیما شعور بینندگان را دست کم گرفته است. برای مثال با دیدن برنامهای که برای شهرام امیری تهیه شده بود، یک لحظه احساس کردم آقای ضرغامی فکر میکند که ایرانیها عقب افتاده بوده و فکر و اندیشهای ندارند و یا کسانی که برنامهها را نگاه میکنند بچههای کلاس اول و مهد کودک هستند. واقعا مسئولان صداوسیما چه فکر میکنند؟»
وی با اشاره به وضعیت نامطلوب رسانه ملی تاکید کرد: «هر کس دیگری هم جای آقای ضرغامی بیاید، چیزی عوض نمیشود و بازهمان آش است و همان کاسه. برای مثال فرض کنیم کسی رئیس سازمان صداوسیما شود که بیشتر طرفدار دولت باشد. در این صورت فریاد یک سری از اصولگراها بلند میشود و یا اینکه کسی رئیس شود که کمتر طرفدار دولت باشد، آن وقت هم داد فراکسیون حامی دولت در مجلس در میآید.»
این تحلیلگر مسایل سیاسی اضافه کرد: «اگر میخواهیم رادیو و تلویزیون سامان پیدا کند باید بخش خصوصی وارد رسانه شود. باید به موازات صدا وسیما دولتی، صداوسیمای خصوصی هم فعالیت داشته باشد. البته طبیعی است که در این صورت شبکهها و رسانههای خصوصی باید تحت ضوابط و قانون کار کنند.»
زیباکلام در پاسخ به این سوال که آیا راه اندازی شبکههایی مانند فارسی1 برای صداوسیما در حکم تهدید است، گفت: «شکل گیری رسانه فارسی زبان را آقای ضرغامی و دوستانشان قطعا به عنوان تهدید تلقی میکنند. چرا که رسانههایی در حال شکل گیری هستند که دولت ایران کوچکترین کنترلی بر آنها ندارد.»
وی در مورد شبکه فارسی1 ادامه داد: «با وجود اینکه من برنامههای فارسی 1 را از صدر تا ذیل پوک، بی محتوا و مبتذل میدانم ولی معتقد هستم که چنین رسانههایی باید باشد و به شخصه از آن استقبال میکنم. در واقع عصری که حکومت انحصار رسانه را در دست داشته باشد به پایان رسیده است. حال اگر این امکان را ما در داخل کشور فراهم نکنیم تا رسانههای مستقل داخلی شکل گیرد قطعا با پیشرفت تکنولوژی در خارج از کشور چنین شبکههایی به وجود می آیند؛ چنانچه در مورد بی بی سی فارسی، VOA و فارسی 1 شاهدش هستیم.»
علی رغم اینکه فارسی وان برنامه هایی کم محتوا دارد اما برخی سریال های آن جذاب ( حداقل از سریال های صداوسیما) هست. بنابراین روز به روز بر مخاطبان آن افزوده میشود. دور و بر ما که همه بیننده این سریال هستند.
با سلام - این شبکه کم کم دارد فرهنگ این کشور را تغییر میدهد و جالب است که تغییرات ایجادی بدلیل عدم فرهنگ سازی در این مدت و همچنین تنفر مردم از برخی افراد بسرعت در حال انجام است. همه نگران نشر این فرهنگ در خانواده ها هستند و لی بازهم همه هر روز ژای سریال همسایه ها مینشیند.
چرا فکر میکنیم فرهنگ صحیح همین هست که ما داریم. یک لحظه فکر کنیم که شاید فرهنگ شاد و جذاب آنها درست است. مگر هرچه ادیان و نیکان ما کرده اند و گفته اند درست است؟. من نمگویم آنها درست می گویند اما تا زمانی که فکر کنیم فقز ما درست میگوییم همین هست که هست. بنظرم برخی سریال های این شبکه جذاب و قشنگ است. من که میبینم. البته بعضی هاشو.
" قول قول است "
با سلام ، فیلم " آن می تواند برای تو اتفاق بیفتد" با بازی نیکلاس کیج را دیدم ، فیلم درخصوص پلیس درستکاری است که چند دلار ته جیب خود را صرف خرید بلیط بخت آزمایی می کند . او در حین ماموریت به کافی شاپی رفته و سفارش قهوه می دهد بعد از صرف قهوه و موقع حساب یادش می آید تتمه پولش را صرف بلیط بخت آزمایی کرده است ، به پیش خدمت که خانم جوان و زیبایی است می گوید پول را بعدا می آورد و یا اگر مایل باشد حاضر است اگر بلیط بخت آزمایی را برنده شد نیمی را با او شریک شود.خانم پیشخدمت صورت حساب را داده و الکی قبول می کند ؛ بلیط بخت آزمایی نیکلاس کیج برنده شده و 4 میلیون دلار می برد . او پیش زن آمده و نصف آن را به زن می دهد ، در پاسخ سوال زن می گوید که " the promise is promise" قول قول است .
غرض از نگارش متن فوق نیم نگاهی به وضع جامعه خود است :، حساب و کتاب مالی ، پرداخت بدهی ، عمل به قول و قرار بسیار در جامعه کمرنگ شده است بطوریکه اگر از 10 نفر طلبکار باشید شاید یک نفر بدهی اش را سر وقت بپردازد .افراد به سادگی دروغ می گویند کلک می زنند درپاچه همدیگر می کنند و به زشتی اعمال خود افتخار می کنند .برای کسی که 4 میلیون ضرر کردم حاضر نشد 70 هزار تومان بدهی اش را بدهدو در خیابان رو برگرداند . انشاء الله کمی به ارزشهای اصیل بشری برگردیم و قیمت شان انسانی را از این پائینتر نیاوریم.
با سلام - برای هر ارتباطی باید بدنبال آن باشیم که می خواهیم. دوستی و ارتباط بدون در نظر گرفتن معایرهای مهم برای ما خطرناک و عموما سبب خسران میشود.
What does not kill me , makes me stronger
Sex is like money , even when it is bad , it is good
"به مدرسه بر نمی گردم "
مدتهاست که از وادی مدرسه و دانشگاه فاصله گرفته ام و فکر می کنم اگر به گذشته برمی گشتم چه می کردم ؟
قطع یقیق هرگز فکر بازگشت به مدرسه با آن سیستم آموزشی را نخواهم کرد . به نیمه عمر رسیده ام و احساس می کنم مدرسه و دانشگاه وقت مرا تلف کرده است ، 18 سال درس خوانده ام اما شاید یک سوم آن بی فایده و هرز بود .
ما از مدرسه توقع افزایش حس اعتماد به نفس ، آموزش معاشرت اجتماعی ، مهارت های فنی ، ورزشی ، هنری ، افزایش خلاقیت وکار گروهی را داشتیم و مدرسه به ما چه داد؟
محفوظات بسیار همراه با غلطهای زیاد ، بعنوان مثال در درس زبان انگلیسی نه تنها مکالمه یاد نگرفته ایم بلکه هرچه از تلفظ یاد گرفته ایم توام با غلط های بسیار بوده است . در بخش دین و زندگی هرچه که می گذرد نگاههای ایدئولوژیک آنهم مربوط به اقلیتی گسترش پیدا می کند و سالها طول می کشد که تعارضات ذهنی افراد کم و محو گردد . مدرسه لذت را جزیی از گناه معرفی کرد ، توجه به تن و زیبایی آن را مذموم شمرد ، نمره را ملاک گردانید. زن و ارتباطات انسانی را فقط در قالب ازدواج مجاز شمرد و هویت جنسی زن را به جای هویت انسانی نشاند ، سوال و گفتگو را خوار و اطاعت و حرف شنوی را بزرگ گردانید . حال نگاهی به گذشته بیفکنیم هر کدام از ما چه نمره ای به مدرسه مان می دهیم و ایا آموزش ما در جهت پرورش ما بوده است؟؟ مرسی