و اما بعد ...

این وبلاگ محیطی دوستانه و خودمانی جهت طرح برخی مسائلی است که مفید بنظر می رسد.

و اما بعد ...

این وبلاگ محیطی دوستانه و خودمانی جهت طرح برخی مسائلی است که مفید بنظر می رسد.

مناجات سید ساجدان در سحرهای رمضان (1)

فرارو - مرحوم شیخ الطائفه ، محمد حسن طوسی ، ملقب به شیخ طوسی ، که افزون بر هزار سال از وفاتش سپری شده ، در کتاب مصباح المتهجد نوشته است که حضرت امام سجاد علیه السلام ، چهارمین امام معصوم شیعیان، در طول ماه مبارک رمضان بیشتر وقت خویش را در شب ها با نماز سپری می فرمود و چون به نزدیکی های سحر می رسید به مناجاتی ویژه و اعجاب انگیز می پرداخت.
این مناجات زیبا که به دعای ابو حمزه ثمالی معروف است، سراسر معرفت و معرفت آموزی نسبت به جنبه هایی از ذات باری تعالی است و به ما می آموزد که چگونه باید با خدا سخن بگوییم و از درگاه اش مسئلت نماییم. 

می خوانیم:
پروردگارا، مرا با کیفر خود ادب مکن و به بند مکر و تدبیرت گرفتار مدار
خدایا، از کجا برای خویش خیری به دست آورم ؟ حال آن که جز در نزد تو  خیری یافت نشود. و از کجا راه نجاتی بیابم ؟ در حالی که نجات و رهایی جز با کمک تو میسر نگردد. 
نه آن کس که خوب باشد و نیکی کند از یاری و رحمت ات بی نیاز است و نه آن کس که بدی نماید و به تو جسارت ورزد و خشنودی تو را نخواهد از میدان قدرت و سلطه ی تو خارج می شود . 
ای خدای من ! ای خدای من ! .... تو را به تو شناختم و تو مرا به سوی خویش راه نمایی کردی، به سوی خود فرا خواندی و اگر تو نبودی ، من تو را نمی شناختم . 
ستایش خدایی را که چون می خوانمش ، اجابتم می کند ،گرچه آن هنگام که مرا می خواند ، سستی پیشه می کنم . و ستایش خدایی را که چون از او درخواستی می کنم ، آن را عطایم فرماید ، اگر چه زمانی که چیزی را از من طلب کند ،بخل می ورزم . و ستایش خدایی را که هرگاه بخواهم ، او را می خوانم و هر جا که بخواهم با او راز و نیاز می کنم ، بدون هیچ گونه واسطه ای با او خلوت می کنم و او حاجتم را بر می آورد . 
حمد و ستایش سزاوار خدایی است که جز او کسی را نمی خواهم که اگر از غیر او حاجت بخواهم ، در خواستم را بر نمی آورد . ستایش خدایی راست که به جز او امید ندارم که اگر جز به او امید بربندم ، نومیدم می دارد . سپاس از آن خداوندی است که مرا به خودش واگذار نمود و گرامی ام داشت و مرا به مردم واگذار نکرد تا خوارم کنند . 
و سپاس خدای را که به من مهر می ورزد ، حال آن که از من بی نیاز است . سپاس پروردگاری را که آن چنان با من بردباری می نماید که گویی تا کنون هیچ گناهی مرتکب نشده ام ! پس خدای من ستوده ترین کس نزد من و سزاوارترین به ستایش من است .
پروردگارا ، من راه های در خواست از تو را باز و سرچشمه ی امید به تو را سرشار و یاری خواستن از فضلت را – برای آن کس که تو را آرزو می کند – بی مانع و درهای دعا به آستانت را برای فریادکنان گشوده می بینم . 
آگاه ام که تو برای امیدوار ، در جایگاه اجابت و برای گرفتاران ، در موضع فریاد رسی قرار داری و به درستی می دانم پناهندگی به احسان تو و خشنودی به حکم تو ، جایگزین دریغ تنگ نظران و بی نیازی از ثروت و دارایی دنیا طلبان است و نیز به راستی آن کس که به تو روی کند ، راهی بسیار نزدیک دارد و این که تو از آفریدگانت پوشیده نیستی ؛ جز آن که کردارهای بدشان میان تو و آنان حجاب ایجاد کرده است. 
من درخواست خویش را به نزد تو آورده ام و  با حاجت خود به تو روی کرده و از درگاهت یاری خواسته و خواندن تو را وسیله قرار داده ام ؛ بی آن که شایسته ی آن باشم که تو سخن مرابشنوی و یا آن که سزاوار بخشایش تو باشم . بلکه به کرم ات اطمینان دارم و به درستی وعده ات اعتماد دارم و پناهم به ایمان به یکتایی توست و یقین ام به شناخت تو از من است که پروردگاری جز تو ندارم و معبودی غیر از تو نیست ؛ تو یگانه ای و شریک و انبازی ندارد . 
خداوندا ، تو خود فرموده ای – و سخنت به حق و وعده ات راست است – که : ( احسان خدا را از او درخواست کنید که همانا خداوند نسبت به شما مهربان است .) و این از صفات تو نیست – ای سرور و مولای من – که به درخواست فرمان دهی و  از عطا و بخشش  دریغ ورزی؛ ( نه ) تو با لطفت به ساکنان قلمرو ات عطا ها می فرمایی و با دلسوزی و مهربانی به آنان عنایت می نمایی . 
خدایا ، مرا در خردسالی به دامان نعمت و احسانت پرورانیدی و در بزرگ سالی ، نام دارم کردی . پس ای آن که مرا با احسان و فضل و نعمتش دردنیا پرورش داد و در سرای دیگر ، به عفو و کرم خویش اشارت فرمود ، ای مولای من ، شناخت من ( از ) تو راهنمای من به سوی توست و دوستی ام نسبت به تو میانجی من در پیشگاهت . من با این راهنما ، به راهنمایی ات مطمئن و هم بدین واسطه ، به میانجیگری ات آسوده خاطرم .
مولایم ! تو را با زبانم که بر اثر گناه لال شده است می خوانم. پروردگارا ! با آن دل با تو راز و نیاز می کنم که خطا آن را به تباهی کشانده است . خدایا ! تو را با ترس و شوق و امید و هراس می خوانم . 
مولایم ! آن گاه که بر گناهان خویش می نگرم ، زاری می کنم و آن زمان که بخشش تو را می بینم طمع می ورزم . پس اگر ( مرا ) ببخشایی ، تو بهترین رحم آورانی و اگر عذاب کنی ، ستم نکرده ای .
خدایا ! دلیل من بر آن که جرأت یافته ام تا از تو در خواست نمایم – در حالی که کردارم خوشایند نیست – بخشش و کرم توست و ذخیره ی من در سختی – با کم شرمی ای که دارم – همان رأفت و مهربانی توست و امید بسته ام که میان این ( مهربانی ) و آن ( بخشندگی ) ، آرزویم بر باد نشود . پس امیدم را تحقق بخش و دعایم را بشنو ؛ ای بهترین و برترین کسی که دعا کننده ای او را ( تواند ) خواند و امیدواری بدو امید ( تواند ) داشت .  
آقای من ! آرزویم بزرگ و کردارم ناپسند است . پس تو به اندازه ی آرزویم ، از بخشایندگی ات عطایم فرما و مرا به زشتی عمل ام ، عقوبت مفرما که آستان بزرگواری تو ، به راستی از مجازات گنه کاران برتر است و  بلندای بردباری ات از کیفر مقصران، برتر و من اکنون  ای سرورم  به فضل ات پناه آورده و از  خشم  تو هم به دامان رحمت تو گرخته ام و وعده ی چشم پوشی ات را در حق کسی که به تو خوش گمان است، قطعی می شمارم . 
خدایا ، من چه ام و ارزشم چیست ؟ مرا به فضلت ببخشای و عفوت را شامل حالم گردان . 
خدایا ! مرا به پرده پوشی ات زینت ده و به کرم ات از سرزنش من در گذر . اگر کسی جز تو از گناهم آگاه می شد ، آن را انجام نمی دادم و اگر از مجازات سریع می ترسیدم ، از گناه دوری می جستم ؛ نه از آن جهت که تو  بی ارزش ترین ناظران به من و بی مقدارترین آگاهان بر من باشی ! نه ، خدایا این از آن رو است که تو بهترین پوشانندگان و استوارترین داوران و بزرگواترین بزرگوارانی  . تو پوشاننده ی عیب ها و آمرزنده ی گناهان و دانا ی نهان هایی؛ گناه بندگان را به کرمت می پوشانی و کیفر آنان را به بردباری ات به تأخیر می افکنی . 
پس سپاس تو را بر بردباری ات به دنبال آگاهی و بر بخشایش ات در پی توانمندی .  خدایا بردباری ات مرا بر گناه و عصیان جرأت می دهد و پرده افکنی ات مرا به بی پروایی فرا می خواند و آگاهی ام از گستردگی رحمت و عظمت بخشایش ات مرا به شتافتن به سوی آن چه حرام کرده ای وامی دارد . 
ای شکیبا ، ای بزرگوار ، ای زنده ، ای پابرجا ، ای آمرزنده ی گناه ، ای توبه پذیر ، ای دارای نیکی های بزرگ ، ای از دیر باز احسان کننده ! کجاست آن پرده پوشی زیبایت ؟ کجاست آن بخشایش باشکوهت ؟ کجاست آن گشایش نزدیک ات ؟ کجاست آن فریادرسی سریع ات ؟ کجاست آن رحمت گسترده ات ؟کجاست آن عطایای فراوان ات ؟ کجاست آن بخشش های گوارایت ؟ کجاست آن نیکی های درخشان ات ؟ کجاست آن فضل سترگ ات ؟ کجاست آن نیکی بزرگ ات ؟ کجاست آن احسان دیرینه ات ؟ کجاست بزرگوای ات ، ای بزرگوار ؟ به آن کرم ، نجاتم ده و با رحمت ات مرا رهایی بخش . 
ای نیکو کار ، ای نعمت بخش ، ای فزونی بخش ! من برای رهایی از کیفرت ، نه بر اعمال خود و دیگران که بر فزون بخشی ات بر خویش ( و دیگران ) تکیه نمی کنم ؛ چرا که تو شایسته ی آن ای که پروای تو پیشه کنند و هم شایسته ی بخشایش ای . نعمت هایت را با نیکوکاری آغاز می کنی و گناهان ما را با کرمت می بخشایی . ما نمی دانیم که برای کدام یک شکر گزاریم : برای نیکی هایی که می گسترانی ؟ یا زشتی هایی که  از ما می پوشانی ؟ یا آزمون ها و نعمت بخشی های بزرگت ؟ یا  بلاهای بسیاری که  ما را  از آن نجات دادی و عافیت بخشیدی ؟
ای دوست آن کس که به تو محبت ورزد و ای روشنی چشم آن که به تو پناه آورد و از غیر تو بگسلد ، تو نیکو کاری و ما زشت کاران ایم . پس - ای خداوند من – از زشتی ما به خوبی خودت در گذر . خدای من ، کدام فرد نادانی وجود دارد که بخشش ات او را فرانگرفته باشد ؟ یا کدام زمان طولانی تر از بردباری توست ؟ اعمال ما در برابر نعمت های تو چه ارزشی دارد و چگونه می توانیم اعمالی را که بدان ها با کرم تو مقابله می کنیم فزون بدانیم ؟ باری ، چگونه با آن گشادگی رحمت تو ، عرصه بر گنه کاران تنگ می شود ؟ 
ای دارای آمرزش و مغفرت گسترده  و ای گشاده دست در رحمت و مهربانی ، به عزت ات سوگند – ای آقایم – که اگر مرا  از درگاهت برانی ، من از در خانه ات روی نمی گردانم و از کرنش و خوش آمدگویی به پیشگاه تو دست بر نمی دارم ؛ زیرا که تو را ، ای سرورم،  به کرم و بخشندگی شناخته ام و تو قادری هرچه را بخواهی انجام دهی ؛ هر کس را  به هر چه و به هرگونه که خواهی عذاب می کنی و بر هر که بخواهی به آن چه می خواهی و به هر گونه رحمت می آوری . 
کسی را یارای پرسش از چرایی کارهای تو  و هیچ  مدعی را  نزاعی در فرمانروایی ات نیست. شریکی در کار خویش نمی پذیری و ضدیتی در حکمرانی ات  با تو  وجود ندارد و هیچ کس بر تدبیرت اعتراض نمی کند ؛ آفرینش و فرمان مخصوص توست .
خجسته باد خداوند ؛ پروردگار جهانیان . 
(ادامه دارد...)

نظرات 1 + ارسال نظر
محمد چهارشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:44 http://shanc.blogsky.com

ماه رمضان بدون ربنای شجریان رنگ ماه رمضان نداره !
یادش بخیر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد