آفتاب: صادق زیباکلام درباره دستاوردهای سفرهای احمدینژاد به نیویورک گفت: اگر ملاک ما منافع ملی کشورمان باشد، تردیدهای جدی دارم که این چند سفر به سود و نفع منافع ملی جمهوری اسلامی ایران باشد. بالعکس معتقدم که اتفاقا سفرهای ایشان و مطالبی که در صحن علنی سازمان ملل مطرح کردند به هیچوجه به خیر و صلاح و نفع کشور مان نبود.
این استاد دانشگاه در خصوص دلیل نظرش توضیح داد: معتقدم مطالبی که ایشان در اجلاس نیویورک مطرح میکنند باعث کدورت و دلخوری و رنجش رهبران کشورهای دیگر میشود؛ همچنان که در گذشته شاهد بودیم و این بار نیز این اتفاق افتاد.
او افزود: البته آقای احمدینژاد و مشاورین شان به ایرادی که من مطرح میکنم همواره اینگونه پاسخ میدهند که درست است رهبران کشورها با ما مخالف و از حرفهای ما استقبال نمیکنند ولی ملتها از حرفهای ما استقبال میکنند. ولی معتقدم که این جا یک خلط مبحث مهمی صورت میگیرد. اینکه ما بگوییم ملتها طرفدار این اظهارات هستند ولی رهبران کشورها نیستند یک تضاد بهوجود میآید. چون در کشورهای غربی و بسیاری از کشورهای دمکراتیک غیر غربی مانند ترکیه، ژاپن و هند رهبران کشورها منتخب مردمشان هستند و ظرف 5 سال گذشته هیچگاه ندیدیم مردم آن کشورها به رهبرانشان اعتراض کنند که چرا حین سخنرانی آقای احمدینژاد در سازمان ملل، اجلاس را ترک کردید و چرا مقابل پیشنهادات واکنشی نشان ندادید.
زیباکلام خاطر نشان کرد: اصلا اینگونه مواردی نداشتیم. یعنی نه تنها رهبران کشورها از مطالب آقای احمدینژاد استقبالی نکردند بلکه مردمان بسیاری از کشورها از اظهارت ایشان استقبالی نمیکنند. البته ما میتوانیم بگوییم که مثلا یک میلیون مردم نوار غزه یا 2 میلیون مردم کرانه غربی رود اردن از اینکه آقای احمدینژاد میگویند هولوکاست واقعیت نداشته و تحریف تاریخ است و یا اسراییل باید نابود شود استقبال میکنند ولی باید کلان مسأله را دید.
زیباکلام با بیان این نظر که ما شواهد و قراینی برای استقبال مردم کشورهای جهان از صحبتهای آقای احمدینژاد در نیویورک نداریم، خاطرنشان کرد: باید طوری به مسأله نگاه کرد که در سطح 7 میلیاردی جهان آیا حرفهای آقای احمدینژاد در نیویورک مورد استقبال مردمی که به مسایل سیاسی و جریانات روز اشراف دارند قرار میگیرد یا خیر؟
وی با اشاره به مشاورین احمدینژاد و اینکه ممکن است برخی از مشاورین وی سال ها در آمریکا زندگی کرده باشند، افزود: مشاورین آقای احمدینژاد باید دو کار اساسی بکنند. یکی اینکه بازتاب و بازخورد مطالبی که ایشان در صحن علنی سازمان ملل مطرح میکند را در سطح دنیا بررسی کنند. به هر حال کمپانی و شرکتهایی هستند که این کار را انجام میدهند و قطعا کار دشواری نیست.
زیباکلام تصریح کرد: اگر به این نتیجه رسیدند که مردم بسیاری از کشورهای از حرفهای ایشان استقبال کردند به طبع به این روند ادامه دهند. حتی اگر این حرفها درست نباشد همچنان این حرفها را تکرار و مطرح کنند.
این استاد دانشگاه گفت: اما اگر متوجه شدند که این حرفها خیلی به نفع ایران اسلامی نبوده و باعث بالا رفتن جایگاه ایران اسلامی و پیدا شدن دوستان، همراهان و هم پیمانانی برای جمهوری اسلامی نمیشود، در بیان برخی از این مطالب و مشاورینی که ممکن است نطقهای ایشان را بنویسند مقداری تجدیدنظر کرده و دایره مشورت و رایزنیهای خود را بیشتر کنند.
وی با بیان اینکه در این خصوص مجلس شورای اسلامی را به شدت مقصر میدانم، گفت: معتقدم که قطعا نمیبایست مجلس شورای اسلامی از کنار نطقهای رییسجمهور بیتفاوت رد شود. این نطقها مهم و روی منافع و مصالح ملی ما تاثیر زیادی میگذارد. قطعا باید مجلس از رییسجمهور به خاطر نطقهایی که در صحن عمومی سازمان ملل بیان میکند بازخواست کند.
زیباکلام در خصوص ارزیابیاش از کلیات مطالبی که رییس جمهور در مجمع عمومی سازمان ملل مطرح میکند گفت: میتوان مطالبی که آقای احمدی نژاد در مجمع عمومی سازمان ملل مطرح میکند به دو گروه و دسته تقسیمبندی کرد. یک دسته مطالبی در جهت نفی سرمایهدرای یا انتقاد از سرمایهداری و توزیع ناعادلانه ثروت در جهان و یا یک سری نابرابریها است. که به نظر من این حرفها جدید نیست و 150سال پیش کارل مارکس مدعی ناعدالتی و نابرابری در نظام سرمایهداری شد. این حرف جدید نیست و بسیاری از رهبران انقلابی و رادیکال جهان نیز به کرار این مطالب را بیان کردند.
وی ادامه داد: مسأله اساسی بیان این نیست که توزیع ناعادلانه ثروت در جهان حاکم است. چه کسی توزیع را عادلانه میداند؟ ولی سوال اساسی از آقای احمدینژاد این است که راهحل عملی و واقعبینانه شما برای توزیع عادلانه ثروت چیست؟ اینجاست که دیگر آقای احمدینژاد نمیتواند کلیگویی کند. چون آن فرمول و راهحل باید در جمهوری اسلامی پیاده شده باشد.
وی تصریح کرد: هنگامی که ما در جامعه خود نتوانستیم بعد از 32 سال عدالت و مساوات را پیاده کنیم و وقتی اقتصاد ما به شدت به فساد و تبعیض آلوده است، دنیا به آقای احمدینژاد میگویند شما که این فرمول و راهحل را ارایه دادید، چرا این راهحل را در مملکت خود پیاده نکردید؟ یا مثلا مطالبی که ایشان در خصوص توزیع قدرت بین کشورها و ناعادلانه بودن شان مطرح میکند و حرف کاملا درستی است ولی مائو تسهتونگ حدود چهل سال پیش از آقای احمدی نژاد مطرح کرد که بر شورای امنیت قانون توحش حاکم است.
وی همچنین گفت: در اینجا چه از آقای احمدینژاد و چه از مائوتسه تونگ این سوال مطرح میشود که راه حل شما برای اینکه شورای امنیت و نهاد سازمان ملل عادلانه و بهتر اداره شود چیست؟ ما نمیتوانیم بگوییم روسیه یا چین که یک میلیارد و اندی جمعیت دارد یا فرانسه و انگلستان یک رای داشته باشند و گینه بیسائو هم یک رای داشته باشد. این مسأله محقق نمیشود و حتی خود آقای احمدینژاد نیز این مسأله را قبول ندارد.
زیباکلام خاطرنشان کرد: فرمول و راهحلهایی برای حل این مشکل بیان شده است که مثلا بزیل، هند و …نیز به شورای امینت بپیوندد که راهحلهای عملی است و جهان به آن گوش داده و برای آن ارزش قایل میشوند.
وی در خصوص دسته دوم مسایل و مطالبی که آقای احمدینژد در سازمان ملل مطرح کرد گفت: در این سفر گفتند که یازده سپتامبر کار خود آمریکاییها بوده و گروههای رادیکال و اسلامگرایی تندرو در آن نقش نداشتند. قبول داریم که ممکن است در خود آمریکا نیز حدود 10 درصد، کمتر یا بیشتر به این اعتقاد داشته باشند که حادثه 11 سپتامبر را کار افرادی داخل حاکمیت آمریکا بدانند ولی ۲۱ مقصر و متهم اصلی 11 سپتامبر معرفی و محاکمه شدند و القاعده به عنوان یک طرز فکر و جریان فکری و کارهایی که کرده است مشخص است و این که ما پیشنهاد دهیم کمیتهای روی این حادثه کار کنند به نظر من مسخره کردم حکومت آمریکا و انکار بسیاری از بدیهیات و مسلمات است.
دوست عزیز سلام
امیدوارم حالتون خوب باشه!
اومدم بگم چت روم وبلاگ فوتبالی ها شروع به کار کرده
خوشحال میشیم شما هم تو این چت روم جنجالی حضور داشته باشید
هر روز ساعت 14:00 منتظر شما هستیم
آدرس وبلاگ: fifama.blogfa.com
آدرس چت روم: 99chats.com/room_98709
منتظریم ...
عینک دودی
خیلی وقت بود به عینک دودی فکر می کردم بنظرم خریدن آن کار درستی نبود هر وقت که فکر می کردم چشمان که زنده ترین جزء انسانی هستند پشت شیشه های مشکی پنهان شوند برایم جالب نبود ، آفتاب و برف وگرد و خاک اگر چه دلایل موجهی بودند ولی واقعا حیفم می آمد ، اما زمانهایی رسید زمانهایی که یک آهنگ ، یک ترانه و یا سه خط شعر شما را یاد خاطره یاد محبوب می اندازد وقتی که در تاکسی هستید و یا درجمع و بغض وجودتان را فراگرفته و قطرات اشک خود به خود جاری میشوند زمانهایی می آیند زمانهایی که عشق برای شما یک رویا و لبخند یک حادثه دور به نظر می آید . در این لحظات عینک دودی یک جزیی از وجودت می شود شی ای که روحت را از تیررس دیگران دور می کند و به اشکان فرصتی می دهد تا به آرامی گونه هایتان را نوازش کند.
دکتر هرمیداس باوند تحلیلگر مسایل بین الملل اظهارات احمدینژاد درباره 11 سپتامبر را با منافع ملی ایران ناسازگار دانست و عنوان کرد: «ایران بیش از همه از حادثه 11 سپتامبر منتفع شد.» به عقیده وی همچنین این سخنان فضای مذاکرات آتی ایران با 1+5 را تیره خواهد کرد.
داوود هرمیداس باوند در گفتوگو با خبرنگار فرارو در این باره گفت: «اظهار نظرهای احمدینژاد درباره 11 سپتامبر با منافع ملی ایران سازگار نبود. به ما ارتباطی ندارد که چه کسی 11 سپتامبر را آفرید.»
وی افزود: «ایران بیش از همه از حادثه 11 سپتامبر منتفع شد. چون یکی از نتایج 11 سپتامبر سرکوب طالبان و القاعده بود و باعث شد ایران که در افغانستان خلع جایگاه شده بود دوباره به فضای افغانستان بازگردد.»
باوند ادامه داد: «از دیگر نتایج این حادثه که به نفع ایران بود سرنگونی رژیم صدام است. اکنون ایران در عراق صاحب نفوذ شده است. در ضمن روند 11 سپتامبر سبب شد که ارزشهای در حال گسترش سلفی گری مهار شود.»
این کارشناس مسایل خارجی درباره بازتاب سخنان رئیس جمهور در سازمان ملل اظهار کرد: «بازتاب عمده این اظهارات در میان افکار عمومی آمریکا و کنگره این کشور نمایان خواهد شد و گنگره موضع شدیدتری در قبال ایران در پیش خواهد گرفت.»
این استاد دانشگاه درباره درخواست تعدادی از نمایندگان کنگره از اوباما برای اقدام فوری علیه ایران گفت: «اوباما واکنش فوری از خود نشان نمیدهد ولی این اظهارات در بلند مدت تاثیرگذار خود را خواهد گذاشت.»
باوند همچنین درباره انجام مذاکرات 5+1 با ایران گفت که رسیدگی به مسئله هستهای ایران به درخواست شورای امنیت انجام میگیرد و مذاکرات دیر یا زود باید صورت پذیرد.
وی با بیان اینکه اظهارات احمدینژاد درباره 11 سپتامبر حاکی از یک موضع عدم آمادگی برای حل مسایل تبیین خواهد شد، گفت: «هرچند که ماهیت مسئله هستهای دارای اولویت ویژهای است ولی بی تردید این اظهارات تا حدودی فضای مذاکرات را تیره میکند.»
این تحلیلگر مسایل بین الملل با اشاره به نقش هیلاری کلینتون در پرونده هستهای ایران بیان کرد: «آقای اوباما پیگیری پرونده هسته ای ایران را به خانم کلینتون تفویض کرده است. با توجه به مواضعی که اوباما در آغاز ریاست جمهوریاش اتخاذ کرده شاید چندان مایل نباشد که تصمیماتی خیلی شدیدی علیه ایران گرفته شود.»
وی در توضیح بیشتر این مسئله افزود: «معنای این تفویض این است که اگر در پرتو نظرات کنگره، خط و مشی شدیدی علیه ایران اتخاذ شود، بدین وسیله اوباما خود را از این خط و مشی برکنار میکند.»
قصّاب خانه ی بشریّت - احمد شاملو
در زمان سلطان محمود میکشتند که شیعه است
زمان شاه سلیمان میکشتند که سنی است
زمان ناصرالدین شاه میکشتند که بابی است
زمان محمد علی شاه میکشتند که مشروطه طلب است
زمان رضا خان میکشتند که مخالف سلطنت مشروطه است
زمان پسرش میکشتند که خرابکار است
امروز توی دهناش میزنند که منافق است و
فردا وارونه بر خرش مینشانند و شمعآجیناش میکنند که لا مذهب است.
اگر اسم و اتهامش را در نظر نگیریم چیزی عوض نمی شود :
تو آلمان هیتلری می کشتند که یهودی است
حالا تو اسرائیل میکشند که طرفدار فلسطینیها است
عربها میکشند که جاسوس صهیونیستها است
صهیونیستها میکشند که فاشیست است
فاشیستها میکشند که کمونیست است
کمونیستها میکشند که آنارشیست است
روس ها میکشند که پدر سوخته از چین حمایت میکند
چینیها میکشند که حرامزاده سنگ روسیه را به سینه میزند
و میکشند و میکشند و میکشند
و چه قصاب خانهیی است این دنیای بشریت
عذر عمو ؛ نشد !!
مدتهاتلاش شد اصلاح و تغییراتی در صدا و سیما ایجاد شود شاید اولین هشدارهای جدی دوم خرداد 76 داده شد آن موقع که بحث دهکده مک لوهان مطرح شد و اولین شکست صداو سیما از یک رسانه چاپی "سلام " شکل گرفت .وضعیت
این سالهای صداو سیما بی شباهت به لیگ فوتبال نیست ، مدیران و مربیان سنتی که در داخل با پول و پشتوانه قوی موفق می شدند در جام باشگاهها معمولا ناموفق و در میدانهایی مانند جام جهانی فقط یک جرقه .
مدیران و راهبران این رسانه نیز با ایجاد کوچکترین رقیبی به وحشت می افتادند تنها حریفان مناسب مالدیو و جزایر کومو بودند . با ورود ویدئو و ماهواره عرصه بر این رسانه تنگتر شد مخاطبینش ریزش بیشتری داشتند اما در عرصه تصمیم سازی هیچ اتفاقی نیفتاد. ارزشهای نفتی تنها چیزی بودکه می خواست تبلیغ شود ، نوعی از تفکرات با پشتوانه پول نفت .
راهبران این رسانه ، هیچگاه به مفهوم رسانه ، فرهنگ ، ارزشهای سنتی ، تفریحات و روال زندگی مردم توجهی نکردند ، تاجایی که مناسبت ها غالب بر زندگی عادی می شود و نیازهای روزمره مانند طنز ، شادی ، ورزش ، موسیقی به فراموشی سپرده می شود . اگر در کوچه و محل بقال و قصاب را دایی و عمو صدا می کردیم و همسایه ها را عمه و خاله و بی بی و عزیز می نامیدیم و به نوعی محرم سازی توام با اعتماد شکل می گرفت ، مرزهای جنسیتی و س ...سی چنان در صدا وسیما پر رنگ می شود که غرب کم می آورد . اگر در کودکی به ما یاد داده بودند به سالمندان کمک کنیم چه رد شدن از خیابان و یا آوردن سبد خرید هیچگاه ملاک های ما به زن یا مرد بودن خلاصه نشد و دست آنها را گرفتن را گناه نمی دانستیم ولی ارزشهای این رسانه چیز دیگر بود ، برای ما از کودکی مسجد همان خانه دل بود با آن درخت انجیرش ، زیارت عاشورا برایمان نشاط دست جمعی و سبک شدن بودن نه مارش مداوم عزا و نه تعطیلی های بی پایان ، زمانهای زیادی گذشت رقبای صدا و سیما رزو به روز بیشتر شدند از فارسی 1 تا قهوه تلخ مهران مدیری ، اما تفکرات مدیرانش هیچ تغییری نکرد ،مانند فوتبال که در تمام این سالها درجا زده است به هر شکلی که توانستیم اعتراض کردیم از ندیدن تا مصاحبه نکردن تا انتقاد کردن تا خون دل خوردن و.... اما نشد ، عزیزم عذر عمو را بپذیر ، هر چه کلون این در را زدیم باز نشد ، برنامه های این رسانه میراث ما و بازتاب زندگی ما نبوده و نیست ما هیچ وقت در خانه هایمان آنقدر پرخاش و ستیزه نمی کردیم ، دین ما در خوبی و پاکی و مردم دوستی خلاصه می شد نه ریش های انبوه و ریاکاریهای بی پایان و مساجد برج مانند ؛ این میراث ما نبود ، وقتی 10 سال دیگر سوال های بی پایانی در ذهن تو شکل می گیرد و نوک پیکان تقصیر یابی بسوی ما نشانه می رود این نامه را دوباره بخوان و عذر عمو را بپذیر . آغوش ، بوس ، اشک ولبخند 7/07/89
When U Were 15 Yrs Old, I Said I Love U
U Blushed.. U Look Down And Smile
When U Were 20 Yrs Old, I Said I Love U
U Put Ur Head On My Shoulder And Hold My Hand
Afraid That I Might Dissapear
When U Were 25 Yrs Old, I Said I Love U
U Prepare Breakfast And Serve It In Front Of Me And Kiss My Forhead N Said :"U Better Be Quick, Is''''s Gonna Be Late.."
When U Were 30 Yrs Old, I Said I Love U
U Said: "If U Really Love Me, Please Come Back Early After Work.."
When U Were 40 Yrs Old, I Said I Love U
U Were Cleaning The Dining Table And Said: "Ok Dear,
But It''''s Time For
U To Help Our Child With His/Her Revision.."
When U Were 50 Yrs Old, I Said I Love U
U Were Knitting And U Laugh At Me
When U Were 60 Yrs Old, I Said I Love U
U Smile At Me
When U Were 70 Yrs Old. I Said I Love U
We Sitting On The Rocking Chair With Our Glasses On
I''''M Reading Your Love Letter That U Sent To Me 50 Yrs Ago
With Our Hand Crossing Together
When U Were 80 Yrs Old, U Said U Love Me!
I Didn''''t Say Anything But Cried
That Day Must Be The Happiest Day Of My Life!
Because U Said U Love Me !!!
to tell someone how much you love,
how much you care.
Because when they''''re gone,
no matter how loud you shout and cry,
they won''''t hear you anymore
روزی یک زوج،بیست و پنجمین سالگرد ازداوجشان را جشن گرفتند.آنها در شهر مشهور شده بودند به خاطر اینکه در طول 25 سال حتی کوچکترین اختلافی با هم نداشتند.تو این مراسم سردبیرهای روزنامه های محلی هم جمع شده بودند تا علت مشهور بودنشون (راز خوشبختیشونو)بفهمند سردبیر میگه:آقا واقعا باور کردنی نیست؟ یه همچین چیزی چطور ممکنه؟ شوهره روزای ماه عسل رو بیاد میاره و میگه:بعد از ازدواج برای ماه عسل به شمیلا رفتیم اونجا برای اسب سواری هر دو،دو تا اسب مختلف انتخاب کردیم.اسبی که من انتخاب کرده بودم خوب بود. ولی اسب همسرم به نظر یه کم سرکش بود. سر راهمون اون اسب ناگهان پرید و همسرم رو از زین انداخت همسرم خودشو جمع و جور کرد و به پشت اسب زد و گفت :"این بار اولته" بعد یه مدتی دوباره همون اتفاق افتاد این بار همسرم نگاهی با آرامش به اسب کرد و گفت : " این بار دومته "و بعد سوار اسب شد و راه افتادیم. وقتی که اسب برای سومین بار همسرم رو انداخت ؛ همسرم خیلی با آرامش تفنگشو از کیف در آورد و با آرامش شلیک کرد و اون اسب رو کشت.سر همسرم داد کشیدم و گفتم : " چیکار کردی روانی؟دیوونه شدی؟حیوون بیچاره رو چرا کشتی؟"
همسرم یه نگاهی به من کرد وگفت " این بار اولته"
بهرحال تقدیر این کشور خواسته یا ناخواسته بدست این فرد است و ما راهی جز نظاره گر بلایای وارده به کشور نداریم. شاید خداوند به این مردم عنایت کند. و خود دست شفقت و مهربانی را برسر این مردم بکشد . هرچند خود خداوند حکیم می فرماید ؛ ان الله لایغیر ........ .
با سلام ؛ جدیدا دو فیلم دیدم که هرکدام دارای ارزشهای بسیار زیادی است که اختصارا شرح می دهم .
little ashes (خاکستر کوچک) :
این فیلم درباره وقایع سالهای حدود 1920 و زندگی سه هنرمند مشهور اسپانیایی به نامهای سالوادور دالی (نقاش سورئالیست) ، لوئیس بونوئل ( فیلمساز ) و فدریکو کارسیا لورکا(شاعر) است ، فیلم اشاره ایی به مرزهای بی پایان هنر دارد . فیلم به تحول و تاثیر بزرگی که این سه هنرمند بر نقاشی ، شعر و فیلم می گذارند و آثار ماندگاری که آنها خلق می کنند می پردازد.
COCO BEFOR CHANNEL : کوکو شانل
فیلم درخصوص گابریل کوکو شانل یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین طراحان مد است که تاثیر بزرگی در نوع پوشش زنان فرانسه و سپس دنیا گذاشت . او لباسهای گل و گشاد و پرچین و کلاه های پردار را به لباسهای سبک ، راحت و شیک تبدیل کرد.این دختر خلاق ابتدا از طراحی کلاه در یک کارگاه کوچک زیر زمینی شروع و سپس وارد مقولات پوشاک و عطر شد .
غرض از نوشتار فوق نگاهی به ماندگارترین هنرمندان جهانی است که جسارت تغییر را داشتند و محدودیت ها را کنار زدند . مرسی
پسر جوان: بابا، بهم بگو تفاوت بین «بالقوه» و «واقعیت» چیه؟
پدر: بهت نشون میدم
پدر رو به همسرش کرد و ازش پرسید
پدر: حاضری برای ۱ میلیون دلار با رابرت ردفرد همبستر بشی؟
زن: البته که حاضرم! هیچ وقت همچین فرصتی رو از دست نمیدم
سپس پدر از دخترش پرسید
: تو حاضری برای ۱ میلیون دلار با برد پیت همبستر بشی؟
دختر: وای! البته! این رویای منه
پدر رو به پسر بزرگترش کرد و پرسید
: تو حاضری با تام کروز برای ۱ میلیون دلار همبستر بشی؟
پسر بزرگتر: آره! چراکه نه!؟ تصور کن من با اون ۱ میلیون دلار چه کارها که میتونم بکنم! عمرا وقت رو از دست نمیدم
سپس پدر رو کرد به پسر کوچکترش و گفتدیدی
پسرم، به صورت بالقوه الان ما ۳ میلیون دلار داریم، ولی در
واقعیت داریم با دو تا زن هرزه و یه مرد ….. زندگی میکنیم