و اما بعد ...

این وبلاگ محیطی دوستانه و خودمانی جهت طرح برخی مسائلی است که مفید بنظر می رسد.

و اما بعد ...

این وبلاگ محیطی دوستانه و خودمانی جهت طرح برخی مسائلی است که مفید بنظر می رسد.

قوانین مورفی

تعریف : اگر بیش از یک ر اه برای انجام کاری انجام کاری وجود داشته باشد و یکی از آنها به فاجعه منجر شود ، شخص از همان راه استفاده خواهد کرد. این جمله قانون اصلی مورفی است که به طور خلاصه این طور هم بیان شده است: هر چیزی که امکان خراب شدنش وجود دارد، خراب می شود. عبارت اخیر میان هکرها هم از محبوبیت خاصی برخوردار است. این شبه قانون بدبینانه که به قانون فینگر هم مشهور است برداشتی است از اصل دوم ترمودینامیک که می گوید : بی نظمی در جهان رو به افزایش است.

مترادف مورفی : قانون دیگری هم وجود دارد موسوم به قانون ساد که معمولا مترادف قانون مورفی تلقی می شود. قوانین مورفی را آمریکایی ها به کار می برند در حالی که ساد بین انگلیسی ها محبوب تر است. قوانین ساد میگویند بخت خوب یا بد برقامت شخص دوخته شده :

* از دست دادن شنوایی برای همه ناگوار است اما این اتفاق دقیقا برای آهنگساز مشهوری چون بتهوون رخ می دهد.

 * به شهری دیگر مهاجرت می کنی انگار فقط به این دلیل که آنجا با یک همشهری آشنا شوی و با او ازدواج کنی.

منشاء قانون مورفی: قانون مورفی در سال 1949 و در پایگاه نیروی هوایی ادواردز شکل گرفت. نام قانون هم از نام کاپیتان ادوارد ای. مورفی گرفته شده است. مورفی مهندس هوا فضا بود که آن زمان در پروژه ای منسوب به ام ایکس 981 کار می کرد. هدف این پروژه تعین مقاومت انسان در برابر سقوط ناگهانی بود. در یکی از سخت ترین آزمایشهای پروزه تکنسینی تمام سیمها را برعکس وصل کرد و درنتیجه آزمایش بی نتیجه ماند. ادوارد مورفی درباره این تکنسین گفت: اگر یک راه برای خراب کردن چیزی وجود داشته باشد، همان یک راه را پیدا میکند. و قانون مورفی همانجا شکل گرفت. باتوجه به منشاء مکانیکی اش در ابتدا فقط در فرهنگ فنی مهندسین رواج یافت و سپس به فرهنگ عامه راه پیدا کرد.

آقای مهندس مورفی چطور مرد ؟

یک شب در بزرگراهی پرترافیک گاز اتومبیل آقای مورفی تمام شد. کنار جاده منتظر تاکسی شد تا خود را به ایستگاه گاز برساند. در حالی که لباس سفید به تن داشت اتومبیل یک توریست انگلیسی که داشت برخلاف جهت، در بزرگراه شلوغ حرکت می کرد او را زیر گرفت.

بزرگراه اسیر ترافیک بود. آقای مورفی سفید پوشیده بود و از مسیر صحیح حرکت اتومبیل ها انتظار حادثه ای نمی رفت. با این حال توریست انگلیسی" همان یک راه "را پیدا کرد!

قوانین مورفی :

* نان کره مالیده شده از روی کره ای اش به روی فرش سقوط می کند ؛هر چه فرش گران تر باشد این احتمال هم بیشتر می شود.

* اگر در توده یا کپه ای به دنبال چیزی بگردی، چیز مورد نظر حتماٌ در ته قرار دارد.

* روزی که چترت را فراموش کنی باران می بارد.

* هیچ کاری آنطور که به نظر می رسد ساده نیست.

* وقتی در ترافیک گیر کرده ای لاینی که تو در آن هستی دیرتر راه می افتد.

* هر کاری بیش آنچه فکرش ر امی کنی یا دو برابر آنچه باید وقت می برد مگر اینکه آن کار ساده به نظر برسد که در آن صورت سه برابر وقت می گیرد.

* هر چیزی که بتواند خراب شود خراب می شود آن هم در بدترین زمان ممکن.

* اگر فاجعه های مختلفی امکان وقوع داشته باشند ،آنچه بیشترین آسیب را در بر خواهد داشت رخ خواهد داد.

* اگر چیزها را به کار خود رها کنی ، از بد به بدتر پیش خواهند رفت.

* اگر جایی توقف کنی آدرسی از کسی بپرسی و آنها بگویند " ممکن نیست پیدایش کنی "  مطمئن باش هرگز پیدایش نخواهی کرد.

* اگر چیزی را مقاوم در برابر حماقت احمق ها بسازی احمق باهوش تری پیدا می شود و کارت را خراب می کند.

* اگر شلوارت را بدون نگاه کردن بپوشی حتماٌ چپه می پوشی.

* در صورتی که شانس انجام درست یک کار پنجاه پنجاه باشد ، احتمال غلط انجام دادن آن نود در صد است.

* وسایل نقلیه اعم از اتوبوس، قطار، هواپیما و ... همیشه دیرتر از موعد حرکت می کنند مگر آنکه شما دیر برسید ؛ در این صورت درست سر وقت رفته اند.

* اگر به نظر می رسد همه چیزها خوب پیش می روند حتماً چیزی را از قلم انداخته ای.

* احتمال بد پیش رفتن کارها نسبت مستقیمی با اهمیت آنها دارد.

* هر وقت خودت را برای انجام دادن کاری آماده کرده ای ناچار می شوی اول کار دیگری را انجام دهی.

فلسفه مورفی : لبخند بزن ...فردا روز بدتری است.

قانون ترمودینامیک مورفی : مسائل تحت فشار بدتر می شوند.

بازبینی کمی قانون مورفی : همه چیزها یکباره خراب می شوند.

قوانین استنباط شده از قانون مورفی :

قوانین عاشقانه مورفی :

* همه خوب ها تصاحب شده اندو اگر تصاحب نشده باشند حتماً دلیلی دارد.

* هر چه شخص مذکور بهتر و مناسب تر باشد، فاصله اش از تو بیشتر خواهد بود.

* ذهن× زیبایی× در دسترس بودن = عددی ثابت (که این عدد ثابت همیشه صفر است )

* میزان عشق دیگرا ن نسبت به تو نسبت عکس دارد با میزان علاقه تو به آنها.

* چیزهایی که یک زن را بیش از هر چیز به مردی جذب میکند همان هایی اند که چند سال بعدبیشترین تنفر را از آنها خواهد داشت.

قوانین اتوبوسی مورفی:

* اگر تو دیرت شده اتوبوس هم دیر می آید.

* اگر زود برسی اتوبوس دیر می آید، اگردیر برسی اتوبوس زود رسیده است.

* اگر بلیط نداشته باشی پول خورد هم نداری، وقتی پول خورد داری که بلیط هم داری.

* هر چه بیشتر از راننده بپرسی که کدام ایستگاه باید پیاده شوی احتمال این که درست راهنمایی ات کند کمتر خواهد شد.

* مدت زیادی منتظر اتوبوس می مانی و خبری نیست پس سیگاری روشن می کنی. به محض روشن شدن سیگار، اتوبوس می رسد.

* اگربرای زودتر رسیدن اتوبوس سیگار را روشن کنی اتوبوس دیرتر می آید.

قوانین مادرانه مورفی :

* داستان همیشه دو رو دارد، رویی که واقعاً اتفاق افتاده و شیوه ای که مادر به خاطر دارد.

* هیچ وقت به مادرتان نگویید کاری برای انجام دادن ندارید. او همیشه برایتان کاری پیدا خواهد کرد.

* مادر همیشه راه بهتری برای انجام کارتان پیشنهاد می کند؛ البته بعد از اینکه کار را به سختی انجام داده باشید.

* موفقیت ها به وسیله مادرتان حاصل شده اند، شکست ها تقصیر خودتان است. 

* هرچقدر مادر بیشتر بردن چتر را به شما توصیه کرده باشد احتمال بارش بیشتر است.

* نصیحت مادرانه ای که با بی توجهی از کنار آن رد شده اید مهم ترین توصیه زندگی تان بوده است.

قوانین درسی مورفی :

* دانش آموزان جدید از مدرسه هایی می آیند که در آنها هیچ چیز یاد نمی دهند.

*80 % امتحانات پایان ترم بر اساس کلاسی است که در آن غایب بوده ای.

* وقتی قبل از امتحانات نکات را مرور می کنی مهمترین شان ناخوانا ترینشان است.

قوانین گرافیکی مورفی :

* اگر سه طرح را به مشتری ات نشان بدهی طرحی را انتخاب می کند که انتخاب آخر توست.

* اگر دو طرح را نشان بدهی خواهان طرح سوم است. اگر طرح سومی ارائه کنی یکی از دو طرح اول را انتخاب می کند.

* دیسک مشتری در سیستم تو خوانده نمی شود.

* اگر برای خواندن آن نرم افزار پیچیده ای روی سیستمت نصب کنی آخرین باری خواهد بود که چنین دیسکی به دستت می رسد.

قوانین جاذبه مورفی:

* شی ء در حال سقوط همیشه جایی فرود می آید که بیشترین ضربه را بزند.

* جسم نشکن همیشه روی سطحی می افتد که آنقدر سخت باشد که بتواند جسم را بشکند یا ترکی در آن ایجاد کند.

* قطره رنگ همیشه سوراخی در روزنامه پیدا می کند تا بر فرش زیر آن بچکد ( و تا زمانی که خشک نشده، دیده هم نمی شود )

* اشیاء قیمتی اگر سقوط کنند به مکانهای غیر قابل دسترس مثل کانال آب یا دستگاه زباله خرد کن ( آن هم در حالی که روشن است ) می افتند.

برای دیدن قوانین مورفی بیشتر می توانید به آدرس زیر مراجعه کنید:

http://www.murphys-laws.com

 

نظرات 5 + ارسال نظر
سارا چهارشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 08:32

آیا میدانید چرا از کلمه استکان استفاده میکنیم؟

در زمان های قدیم هنگامیکه هندو ها با کشور های عربی مراوده تجاری داشتند

برای نوشیدن چای به همراه خود پیاله هایی را به این کشور ها خصوصا عراق

و شام قدیم آوردند که در آن کشور ها به بیاله معروف شد.پس از آن اروپاییانی که

برای تجارت به کشورهای عربی سفر میکردند چون در کشورشان از فنجان برای

نوشیدن چای یا قهوه استفاده میکردند هنگام بازگشت به کشورشان این پیاله ها را

به عنوان یادگاری میبردند و آن را

East Tea Can

مینامیدند یعنی یک ظرف چای شرقی

به تدریج این کلمه به کشور های شرقی بازگشت و در آنجا متداول شد

وبگرد چهارشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 16:40

یارو میره نونوایی میپرسه این نونا چنده شاطر بهش قیمت میده! یارو میگه
حالا ما بریم یه دوری بزنیم

دوست پنج‌شنبه 5 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:39

قوانینی که انیشتین فرصت مطرح کردنشان را پیدا نکرد... !!
قانون صف:
اگر شما از یک صف به صف دیگری رفتید، سرعت صف قبلی بیشتر از صف فعلی خواهد شد.
قانون تعمیر:
بعد از این که دست‌تان حسابی گریسی شد، بینی شما شروع به خارش خواهد کرد.
قانون کارگاه:
اگر چیزی از دست‌تان افتاد، قطعاً به پرت‌ترین گوشه ممکن خواهد خزید.
قانون معذوریت:
اگر بهانه‌تان پیش رئیس برای دیر آمدن پنچر شدن ماشین‌تان باشد، روز بعد واقعاً به خاطر پنچر شدن ماشین‌تان، دیرتان خواهد شد.
قانون حمام:
وقتی که خوب زیر دوش خیس خوردید تلفن شما زنگ خواهد زد.
قانون روبرو شدن:
احتمال روبرو شدن با یک آشنا وقتی که با کسی هستید که مایل نیستید با او دیده شوید افزایش می‌یابد.
قانون نتیجه:
وقتی می‌خواهید به کسی ثابت کنید که یک ماشین کار نمی‌کند، کار خواهد کرد..
قانون بیومکانیک:
نسبت خارش هر نقطه از بدن با میزان دسترسی آن نقطه نسبت عکس دارد.
قانون تلفن:
اگر شما شماره‌ای را اشتباه گرفتید، آن شماره هیچگاه اشغال نخواهد بود.
قانون تئاتر:
کسانی که صندلی آنها از راه‌روها دورتر است دیرتر می‌آیند.
قانون قهوه:
قبل از اولین جرعه از قهوه داغتان، رئیس‌تان از شما کاری خواهد خواست که تا سرد شدن قهوه طول خواهد کشید.
آلبرت انیشتین

[ بدون نام ] شنبه 7 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 09:49


از پسرا و دخترای که دوست پسر یا دختر دارند سئوال شده آیا دوست دارید همین دوستتون همسر آینده شما باشه؟ 87 درصد از پسرهای گفتن نه! 82 درصد از دخترا گفتن آره! مملکته داریم؟

حمید یکشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 08:32

• در زمان خلقت موجودات که خداوند عمر را تقسیم میکرد، به همه ی موجودات 30 سال عمر داد، انسان به خدا اعتراض کرد و گفت من که اشرف مخلوقاتم 30 سال ، آنوقت خر و گاو و سگ و میمون و... هم 30 سال؟
خدا به انسان گفت که برو با موجودات صحبت کن و هر کسی که مقداری از عمرش را که راضی بود به تو دهد.
آدم به سراغ خر رفت و گفت : خدا 30 سال عمر بهت داده آیا میدونی کارت تو این 30 سال اینه که مثل یه حمال باید بار ببری و آخرش هم یه مقدار ینجه بهت میدن. خر گفت که نصف این عمر زیاده. پس این 15 سال مال تو،
آدم به سگ نیز گفت که این عمر زیاد رو برای چی میخوای؟ از صبح تا شب که باید از اموال آدمها مراقبت کنی و آخر شب هم یه تیکه استخوان جلوت میندازن، سگ نیز نصف عمرش را به آدم داد.
آدم این دفعه رو به میمون کرد و گفت میدونی تو این 30 سال کارت چیه؟ کارت اینه که از صبح تا شب باید تو باغ وحش جون بکنی و شکلک در بیاری تا یه مقدار غذا بهت بدن؛ میمون نیز نصف عمرش را به آدم داد.
آدم حالا به جای 30 سال 75 سال عمر داشت.
بعد از این ماجرا فرشته ها دیدند که انسانها تا 30 سالگی آدم اند؛ از 30 تا 45 سالگی باید مثل یک خر کار کنند؛ از 45 تا 60 سالگی مثل سگ جون بکنند تا از مالشان مراقبت کنند؛ از 60 تا 75 سالگی هم مثل یک میمون برای نوه هایشان شکلک دربیاورند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد