و اما بعد ...

این وبلاگ محیطی دوستانه و خودمانی جهت طرح برخی مسائلی است که مفید بنظر می رسد.

و اما بعد ...

این وبلاگ محیطی دوستانه و خودمانی جهت طرح برخی مسائلی است که مفید بنظر می رسد.

شیر هم شیر بود گر چه به زنجیر بود

شرف و قیمت و قدر تو به فضل و هنر است

نه به دیدار و به دینار و به سود و به زبان

هر امیری که به فضل و به هنر گشت بزرگ

نشود خرد به بد گفتن بهمان و فلان

گر چه بسیار بماند به نیام اندر، تیغ

نشود کند و نگردد هنر تیغ، نهان

ور چه از چشم نهان گردد ماه اندر میغ

نشود تیره و افروخته باشد به میان

شیر هم شیر بود گر چه به زنجیر بود

نبرد بند و قلاده شرف شیر ژیان

باز هم باز بود گرچه که او بسته بود

شرف بازی از باز فگندن نتوان

نظرات 1 + ارسال نظر
کوروش سه‌شنبه 18 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:11

فرمان دادم بدنم را بدون تابوت ومومیایی به خاک سپارند
تـا تـکــه تـکــه ی بـدنـم قـسـمـتـی از خـاک ایـران شــود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد