و اما بعد ...

این وبلاگ محیطی دوستانه و خودمانی جهت طرح برخی مسائلی است که مفید بنظر می رسد.

و اما بعد ...

این وبلاگ محیطی دوستانه و خودمانی جهت طرح برخی مسائلی است که مفید بنظر می رسد.

دو روی سکه قطع صادرات نفت

تصمیم قطع پیش‌دستانه صدور نفت به اتحادیه اروپا، در صورتی که اتخاذ شده باشد تصمیم درستی است. اروپا در چند ماه اخیر به ویژه با تصویب تحریم نفتی ایران از ماه «ژوئن»، قدم در راه نادرستی گذاشته است. از موضع بالا حرف زدن آن هم با چاشنی تهدید، در عالم دیپلماسی، اصلا پسندیده نیست. حالا ممکن است ایران، در تنظیم روابطش در برخی حوزه‌ها کم‌سلیقگی‌هایی هم داشته باشد اما رفتار غرب با ایران در این مدت شرم‌آور بوده است.

غربی‌ها اگر می‌خواهند با ایران مذاکره کنند باید فضا را باز کنند. نه اینکه مدام با زبان تهدید سخن بگویند. عمل اروپا و غرب در قبال ایران با کلام‌شان سازگاری ندارد. دیوارهای بی‌اعتمادی بین ایران و غرب برای سالیان درازی پابرجا مانده است. بنابراین در این شرایط دو طرف نمی‌توانند حرف یکدیگر را دقیق متوجه شوند. به همین دلیل است که معتقدم استراتژی اروپا در برخورد با ایران صحیح نیست.

با هیچ‌یک از افراد ملتی با تاریخ و فرهنگ و احترام ایران نباید این‌طور که غرب سخن می‌گوید حرف زد. حالا اگر اروپا بخواهد با زبان تهدید، از تیرماه، نفت ایران را نخرد طبیعی است که باید با واکنش ایران روبه‌رو شود. چرا که آنان تا آن موقع می‌خواهند با پر کردن ذخایر نفتی، وارد کردن نفت بیشتر عربستان به بازار و اتخاذ تمهیدات لازم، منافع خودشان را تامین کنند. در این شرایط بهتر است ایران با روش عزتمندانه، چهار ماه از درآمدش کم کند و صادرات نفت به اروپا را زودتر قطع کند. ذکر یک نکته البته بسیار با اهمیت است.

شرکت ملی نفت به لحاظ قراردادی تعهداتی دارد. اگر قطع صادرات نفت به اروپا از جانب دولت ایران اعمال شود موضوع، اضطراری (فورس‌ماژور) تلقی خواهد شد و از نظر حقوقی، شرکت ملی نفت را دچار مشکل نمی‌کند. اما اگر شرکت ملی نفت راسا صادرات نفت را قطع کند ممکن است با مشکلات حقوقی در سطح بین‌المللی مواجه شود. قطع صادرات نفت به اروپا سکه‌ای با دو روست.

اینکه بازاری را از دست بدهیم اتفاق خوبی نیست. چرا که برای گرفتن آن بازار مسیر دشواری را باید طی کرد، بازار نفتی داغی هم برایمان مهیا نیست. ممکن است حتی حدود ۲۰‌درصد از درآمد نفتی‌مان را از دست بدهیم که باید تمهید کرد در این شرایط برای کشور مشکلی ایجاد نشود. این یک روی سکه است. روی دوم سکه اما ارزشش را دارد.

می‌توانیم چهار ماه به خودمان سخت بگیریم و برای بازارهای جایگزین تلاش کنیم و کشورهایی نظیر ژاپن، کره و مشتریان دیگرمان را هم متوجه کنیم که با کسی شوخی نداریم. این کشورها دوست ندارند که نفت ایران را تحریم کنند. چون اقتصادشان وابسته به انرژی وارداتی است. ممکن است آنها بتوانند با عکس‌العمل ایران، آمریکا را برای عدم همراهی در تحریم نفتی، مجاب کنند.

*معاون سابق بین‌الملل وزارت نفت

منبع: شرق

نظرات 3 + ارسال نظر
وبگرد جمعه 28 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 01:56

غلط کردیم خوابیدیم!
«شنبلیله»


یک نوشته داشتم درباره «شبا که ما می خوابیم ،آقا پلیسه بیداره!» کاری به بیداری آقا پلیسه ندارم. اصلا غلط کردیم خوابیدیم! قبلا هم شنیده بودیم که یک نفر نیم ساعت رفت خوابید ، وقتی برگشت دید اوضاع از این رو به آن رو شده؛ باور نکردیم که این خواب می تواند این قدر منافع آدم را به خطر بیندازد. بیخود نبود که رئیس دولت زمان ما خواب درست و حسابی نداشت و نصفه شب ها هم جلسه داشت . او می دانست که خوابیدن چه مضراتی دارد. اصحاب کهف هم رفتند خوابیدند، مثل ما، ولی وقتی بیدار شدند و رفتند بازار برای خرید، دیدند پولشان دیگر ارزش معاملاتی در بازار ندارد و لذا برگشتند به غار و بقیه ماجرا را هم خودتان می دانید!


ما هم این دوشنبه ای ، مریض بودیم ، گرفتیم خوابیدیم. هر چه این عیال ناقص العقل گفت: مرد! پاشو برای سفر مکه ای که در پیش داریم یک فکری بکن! دلاری ، ریالی، دیناری، صناری، چیزی تهیه کن. ما توجه نکردیم و فکر کردیم که این توصیه هم مثل بقیه توصیه های زنانه است. حالا که از خواب بلند شده ام انگار که از خواب اصحاب کهف بیدار شده باشم.


نمی دانم چه مدت خواب بوده ام؟ چون رفته ام صرافی ، می گویم ریال عربی می خواهم. چپ چپ نگاهم می کند! می گوید دلار می خواهم . چپ چپ نگاهم می کند .دور و برش را هم می پاید و یک عددی می گوید که از ذکر آن به جهت مغشوش نمودن اذهان عمومی و بازار! معذورم؛ برای شما هم دانستن آن فایده ای ندارد ، چون از زمانی که من این را می نویسم تا زمانی که شما آن را بخوانید چندین و چند خواب و چُرت ! فاصله است . فقط شما را بخدا یک نفر به من بگوید من متعلق به چه دوره ای هستم؟ تا جایی که به یاد دارم آخرین رئیس جمهورهای زمانی که خوابیدم؛ اسمشان احمدی نژاد و خاتمی بود

حسین جمعه 28 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 02:12

دوستم پریده تو استخر داد میزنه میگه شنا کنم ؟
میگم دِ نـَـه دِ بزار اهنگ تایتانیک بزارم اروم غرق شو…

دوست شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 13:28

نمی دونم ما جز نظم جهانی هستیم یا خیر ولی امیدوارم اگر نیستیم برای آینده برنامه مدونی داشته باشیم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد