و اما بعد ...

این وبلاگ محیطی دوستانه و خودمانی جهت طرح برخی مسائلی است که مفید بنظر می رسد.

و اما بعد ...

این وبلاگ محیطی دوستانه و خودمانی جهت طرح برخی مسائلی است که مفید بنظر می رسد.

خدا ما را برای شادی آفریده است

خدا ما را برای شادی آفریده است نه برای غم. خدای واحد غنی و قوی، محال است مخلوقی را برای ناراحتی و غم بیافریند. اگر این بشارت را که ما را برای شاد ی آفریده اند، باور کردی و به خودت قبولاندی، دیگر غم وجود نخواهد داشت . این مژده مال کسی است که آن را باور کند. همین که فهمیدی دنیا فانی شدنی است و مشکلات و محرومیت هایش هم همیشگی و دائمی نیست و بالأخره روزی تمام خواهد شد، نصف غمهایش باطل می شود. مشقّت و غم دنیا وسیله ای است برای خوشی و شادی. گذشته که گذشت و نیست، آینده هم که نیامده و نیست. غصه ها مال گذشته و آینده است. حالا که گذشته و آینده نیست، پس چه غصه ای؟ تنها حال موجود است که آن هم نه غصه دارد و نه قصه.

نظرات 3 + ارسال نظر
علی اسماعیل زاده دوشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:31 http://haftsine91.blogfa.com

--------------------------------------------------------------------------------

تعطیلات برای زندگی
با سلام ، تقویم امسال را می بینم 366 روز ،12 ماه و 48 هفته پر از مناسبتها و تعطیلات جورواجور . به زندگی خود نگاه می کنیم در بیشتر مناسبتها در خانه محبوسیم نه مراسمی نه حرکتی . تها در کمی از مناسبتها مانند عاشورا و تاسوعا و یا نیمه شعبان مراسم گروهی و در خیابان برگزار می شود در باقی مناسبتها از جمله شهادت و تولد،نیم ساعت عزاداری یا مولودی کل مراسم است . نگاهی به تقویم می اندازم آرزو می کنم بجای اینهمه تعطیلات پراکنده اول هر فصلی 3-4 روز تعطیلات مشخص برای سفر و سیاحت بود . واقعا تعطیلات وسط خرداد ماه و در اوج کار و تحصیل به چه کار می آید . ماه رمضان تعطیلات شهادت حضرت علی (ع) را داریم که بعد از مغرب و در مسجد برگذار می شود . چرا گمان می کنیم برای احترام به امامان باید کار و فعالیت را تعطیل کنیم . تعطیلات برای زندگی یعنی زمانهایی که به ما انرژی می دهند خستگی را از روح و جسممان می زدایند و ما را آماده تحصیلات و کار سنگین می کند. کاش در برنامه ریزی تعطیلات به عمر و ساعات زندگی مردم بهای بیشتری داده شود.

علی اسماعیل زاده سه‌شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:15 http://haftsine91.blogfa.com

تفکر
با سلام این روزها سالگرد حوادث پس ازانتخابات ۸۸ راسپری می کنیم ؛ انتخاباتی که به تشکیل دو قطب مخالف و یک قطب خاکستری انجامید . این موضوع به باور من صرفا یک مساله شخصی نبود بلکه جدال تفکراتی بود که سالیان سال در کنارهم رشد می کردند . فرهنگ شهری و روستایی ، دیدگاه اصلاحی و نگاه اصولگرایانه ، تقابل سنت و مدرنیته ... انقلاب ۵۷ که پیروز شد حاوی و حامل نوعی اسلام ترقی خواهانه در مقابل اسلام سنتی و سایرین بود. ازهمان اول چپ و راست از هم جدا شدند و در دوم خرداد ۷۶ نوعی تحول گفتمان اصلاحی بارز پیش آمد ، اسلامی که می خواست با دنیا تعامل و گفتگو کند . با تضعیف اصلاح طلبان افکار آنها تضعیف نشد بلکه ریشه های بسیاری دواند . راهپیمایی های اعتراض آمیز شهری درتهران و قم و بعضی شهرهای بزرگ که آن را اغتشاش و آشوب خواندند صف بندی فکری را به عرصه عمومی کشاند جایی که نوع تفکر و شیوه زندگی و خواست خود را فریاد می زدند ...

راهپیمایی های اعتراضی کنترل و مهارشد اما اعتراض و برخوردهای شهری تداوم یافت این روزها درهر خبری نشانی ازنیروی انتظامی می بینید گویی اگر این نیرو در پارک، سینما، استادیوم، مراسم جشن، خیابان و مراکز خرید نباشد و فرایند مجوز دهی از این کانال عبور نکند غرب یکسره ایران را تسخیر و فرهنگ اسلام را نابود می کند . به نظر می رسد از دل این برخوردها و مواجه های سیاسی ،فرهنگی و فیزیکی، نوزادی شکل خواهد گرفت و تفکرات جدیدی بوجود خواهند آمد تفکراتی که هم حوزه در آن سهیم است و هم دانشگاه ؛ هم روشنفکر به آن معترف است و هم عامی . این برخوردها امکانی است برای عمیقتر فکر کردن برای همه اقشار جامعه ؛ آنچیزی که جوهره و لب دین است "تفکر"

زهرا سه‌شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:48 http://zahra33.blogfa.com

داستان خیلی جالبی بود . موفق و سربلند باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد