انگشتان شکسته با سلام ، اقتصاد ایران دارای مزیتهای نسبی بزرگی است که نادیده گرفته شده است . هر مزیت اقتصادی که مورد غفلت قرار گرفته است مانند انگشت دستی است که شکسته شده است .موارد زیر را می توان برشمرد:
۱- آموزش : آموزش یکی از بخشهای بزرگی است که امکان ایجاد درآمد، اشتغال و تحرک بخشی به اقتصاد را دارد با سرمایه گذاریهای انجام شده بر روی تحصیلات تکمیلی در دانشگاههای دولتی و آزاد می توانستیم با جذب دانشجویان آسیایی و خارجی به قطب علمی تبدیل شویم که سیاستهای محدود کننده فرهنگی مانع این امر شد.
۲- توریسم : با توجه به جاذبه های گردشگری و مناطق بکر و دیدنی ایران می توانستیم درآمد بالایی ازاین صنعت کسب کنیم ولی موانع فرهنگی درب این تجارت پرسود را بر ایرانیان بست.
۳-تجارت الکترونیک : صنعت آی تی می توانست به تجارت الکترونیک و ایجاد مشاغل با کیفیت بالا و افزایش درآمد ملی کمک شایانی کند اما موانع فرهنگی ، سیاسی و ضعف زیر ساختها مانع شد.
۴- سرمایه های بزرگ و سرگردانی که دست مردم بود می توانست به کمک یک شبکه بانکی قوی مدرن و باثبات ، ایران را تبدیل به چهارراه پولی خاورمیانه کند اما سیاستهای نادرست و تحریمهای بین المللی این انگشت دست ایران را هم قطع کرد.
۵- صنعت نفت و گاز ومواد معدنی در صورت رسیدگی و اختصاص سرمایه لازم و مناسبات خوب بین المللی می توانست صدها میلیارد دلار درآمدزایی برای جوانان ایرانی ایجاد کند که متاسفانه قسمتی از این سرمایه گذاری به سمت انرژی هسته ای و چالشهای بعد از آن صرف شد.
به این لیست انگشتان قطع شده می توان بوروکراسی بزرگ که مانع گسترش تجارت و کسب و داخلی شده است افزود. هر دستی که قطع شود مردم را فقیرتر و بیکارتر می کند و دست گدایی آنها را بسوی اغیار درازتر می کند . مواظب مردم و دستهای آنان باشیم.
راستش را بخواهی،دیگر به دست های تو هم اعتمادی ندارم... به هیچ کس و هیچ چیز اعتمادی ندارم... آنقدر که فکر می کنم هرکه ایستاده است لابد پایی برای دویدن ندارد
انسان نرم و لطیف زاده می شود و به هنگام مرگ خشک و سخت می شود. گیاهان هنگامی که سر از خاک بیرون می آورند نرم و انعطاف پذیرند و به هنگام مرگ خشک و شکننده. پس هرکه سخت و خشک است مرگش نزدیک شده و هرکه نرم و انعطاف پذیر سرشار از زندگی است. سخت و خشک می شکند. نرم و انعطاف پذیر باقی می ماند
انگشتان شکسته
با سلام ، اقتصاد ایران دارای مزیتهای نسبی بزرگی است که نادیده گرفته شده است . هر مزیت اقتصادی که مورد غفلت قرار گرفته است مانند انگشت دستی است که شکسته شده است .موارد زیر را می توان برشمرد:
۱- آموزش : آموزش یکی از بخشهای بزرگی است که امکان ایجاد درآمد، اشتغال و تحرک بخشی به اقتصاد را دارد با سرمایه گذاریهای انجام شده بر روی تحصیلات تکمیلی در دانشگاههای دولتی و آزاد می توانستیم با جذب دانشجویان آسیایی و خارجی به قطب علمی تبدیل شویم که سیاستهای محدود کننده فرهنگی مانع این امر شد.
۲- توریسم : با توجه به جاذبه های گردشگری و مناطق بکر و دیدنی ایران می توانستیم درآمد بالایی ازاین صنعت کسب کنیم ولی موانع فرهنگی درب این تجارت پرسود را بر ایرانیان بست.
۳-تجارت الکترونیک : صنعت آی تی می توانست به تجارت الکترونیک و ایجاد مشاغل با کیفیت بالا و افزایش درآمد ملی کمک شایانی کند اما موانع فرهنگی ، سیاسی و ضعف زیر ساختها مانع شد.
۴- سرمایه های بزرگ و سرگردانی که دست مردم بود می توانست به کمک یک شبکه بانکی قوی مدرن و باثبات ، ایران را تبدیل به چهارراه پولی خاورمیانه کند اما سیاستهای نادرست و تحریمهای بین المللی این انگشت دست ایران را هم قطع کرد.
۵- صنعت نفت و گاز ومواد معدنی در صورت رسیدگی و اختصاص سرمایه لازم و مناسبات خوب بین المللی می توانست صدها میلیارد دلار درآمدزایی برای جوانان ایرانی ایجاد کند که متاسفانه قسمتی از این سرمایه گذاری به سمت انرژی هسته ای و چالشهای بعد از آن صرف شد.
به این لیست انگشتان قطع شده می توان بوروکراسی بزرگ که مانع گسترش تجارت و کسب و داخلی شده است افزود. هر دستی که قطع شود مردم را فقیرتر و بیکارتر می کند و دست گدایی آنها را بسوی اغیار درازتر می کند . مواظب مردم و دستهای آنان باشیم.
سلام برادر حالی احوالی نمی پرسی ! ما اینجاییم همین جا در نزدیکیت
اشتبــاه از من بود
پر رنـــگ نوشته بودمـت
به سختــی پاک می شـــوی
ولی پاکت میکنم !
راستش را بخواهی،دیگر به دست های تو هم اعتمادی ندارم...
به هیچ کس و هیچ چیز اعتمادی ندارم...
آنقدر که فکر می کنم
هرکه ایستاده است
لابد پایی برای دویدن ندارد
انسان نرم و لطیف زاده می شود
و به هنگام مرگ خشک و سخت می شود.
گیاهان هنگامی که سر از خاک بیرون می آورند نرم و انعطاف پذیرند
و به هنگام مرگ خشک و شکننده.
پس هرکه سخت و خشک است
مرگش نزدیک شده
و هرکه نرم و انعطاف پذیر
سرشار از زندگی است.
سخت و خشک می شکند.
نرم و انعطاف پذیر باقی می ماند
اعتماد
مانند یک کاغذ است
وقتی مچاله شد
نمیتواند
به حالت اول برگردد
خیلی جالب و بود تاثیرگذار
بنظر من هم همینطوره. وقتی شکست دیگر شکست