وقتی آتش درونت زبانه می کشد ،
به او بگو بمیر !
تا دوزخ نفست سرد شود.
تا نتواند گلستانت را ،
عدل و احسانت را،
بسوزاند.
آن وقت هر گیاهی را که بکاری
گل می دهد
حالا می توانی
در رود رویش غنچه ها،
و بعد
تردی میوه ها
و ترنم پرندگان را ببینی
تو ، نو شده ای !
خیلی قشنگ بود دوسش داشتم
هیچ انتظاری از کسی ندارم
و این نشان دهنده ی قدرت من نیست
مسئله خستگی از اعتماد های شکسته شده است