و اما بعد ...

این وبلاگ محیطی دوستانه و خودمانی جهت طرح برخی مسائلی است که مفید بنظر می رسد.

و اما بعد ...

این وبلاگ محیطی دوستانه و خودمانی جهت طرح برخی مسائلی است که مفید بنظر می رسد.

از پدر عزیزم

وقتی آتش درونت زبانه می کشد ، 
به او بگو بمیر !
تا دوزخ نفست سرد شود.
تا نتواند گلستانت را ،
عدل و احسانت را،
بسوزاند.
آن وقت هر گیاهی را که بکاری
گل می دهد
حالا می توانی 
در رود رویش غنچه ها،
و بعد 
تردی میوه ها
و ترنم پرندگان را ببینی
تو ، نو شده ای !

نظرات 2 + ارسال نظر
SiSi جمعه 6 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 23:01

خیلی قشنگ بود دوسش داشتم

دوست قدیمی شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 21:41

هیچ انتظاری از کسی ندارم

و این نشان دهنده ی قدرت من نیست

مسئله خستگی از اعتماد های شکسته شده است

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد