و اما بعد ...

این وبلاگ محیطی دوستانه و خودمانی جهت طرح برخی مسائلی است که مفید بنظر می رسد.

و اما بعد ...

این وبلاگ محیطی دوستانه و خودمانی جهت طرح برخی مسائلی است که مفید بنظر می رسد.

یاد فردوسی گرامی باد

جهان کرده ام از سخن چون بهشت

ازین بیش تخم سخن کس نکشت

بناهای آباد گردد خراب

ز باران و از تابش آفتاب

بسی افکندم از نظم کاخی بلند

که از باد و باران نیابد گزند

نمیرم، ازین پس، که من زنده ام

که تخم سخن را پراکنده ام

از پدر به مناسبت عید فطر

     نمی دانستیم ادب عشق توجه است و دل سپردن و چشم دوختن بر چهره محبوب. او در ضیافتی عام آموخت که شرط ادب نیست، هماره خوردن و خفتن و روی تافتن. تا رسم بندگی آشکار گردد و مرز شکیبایی تعیین. آنگه در فراغت، سفره گسترده شراب طهور به میان و خود در جام ریزد. تا یار دگر بار چه خواهد و چه گوید. عید فطر مبارک.

جوان نگهداشتن مغز

زمانیکه به 30 سالگی می رسیم، مغزهای ما آهسته و ثابت، مسیر یک منحنی نزولی را در پیش می گیرند. اما این تنزل شناخته شده یک عارضه جانبی غیرقابل فرار نیست، بلکه اخیرا گفته می شود شما می توانید با روشهایی تغییرات مربوط به افزایش سن را خنثی کنید. روشهای ساده ای که فعال بودن شما را تضمین کند و نیروی ذهنی تان را قوی نگه دارد.

ادامه مطلب ...

از دوست بسیار عزیزی

 

چارلی چاپلین میگه :  

آخر هر چیزی خوبه، اگر خوب نشد هنوز آخرش نشده و صبر کن ...

سخن روز ( جمعه)

زندگی چون گل سرخ است
پر از عطر... پر از خار... پر از برگ لطیف...
یادمان باشد اگر گل چیدیم
عطر و برگ و گل و خار همه همسایه دیوار به دیوار همند...!

از دوست بسیار عزیزی (در برابر خدا)

از تنگنای محبس تاریکی
از منجلاب تیره این دنیا
بانگ پر از نیاز مرا بشنو
آه ای خدای قادر بی همتا

ادامه مطلب ...

به نام دین فرق عدالت را شکافتند؛ به مناسبت شهادت امام علی(ع)

در میان جهل هایی که بشر گرفتار آن است، بدترین آن جهالت دینی یا جمود و قشری گری در دین است ؛ همانطور که خطرناکترین استبدادها ،استبداد دینی است. اگر کسی علت قتلهایی که در تاریخ رخ داده است، ریشه یابی کند، شاید تعداد کسانی که با تیغ جمود و جهالت مذهبی به قربانگاه رفته اند، کمتر از عوامل دیگر نباشد و یا بیشتر باشد. استبدادگران دینی هم اگر برخی آزادیخواهان رابا دشنه استبداد آزرده اند با پشتوانه جهالت دینی و رواج قشری گری مذهبی در میان مردم بوده است . شاید علت این که قران کریم انسانها را پس از نزول آیات الهی به تعقل و تفکر دعوت می نماید، این است که ریشه جمود و جهالت و قشری گری را درمیان دینداران برکند. کسی به نام این ملجم مرادی که حاضر است شخصی مانند علی بن ابی طالب(ع) را در هنگام نماز ترور نماید و زشت ترین کار را به حساب خدا گذارد ، مایه ای جز خشونت و جهالت مذهبی ندارد . شهید مطهری می گوید :

ادامه مطلب ...

چند دقیقه فرصت

در یک پارک زنی با یک مرد روی نیمکت نشسته بودند و به کودکانی که در حال بازی بودند نگاه می­کردند. زن رو به مرد کرد و گفت پسری که لباس ورزشی قرمز دارد و از سرسره بالا می­رود پسر من است . مرد در جواب گفت : چه پسر زیبایی و در ادامه گفت او هم پسر من است و به پسری که تاب بازی می­کرد اشاره کرد. مرد نگاهی به ساعتش انداخت و پسرش را صدا زد: سامی وقت رفتن است.

ادامه مطلب ...

در مراسم تشییج جنازه دکتر محمدحسن گنجی

در مراسم تشییع پروفسور گنجی در مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی، خبرنگار شبکه 5 به سراغ دکتر منوچهر اقتداری رفت. به یک باره بغض دکتر ترکید. جلوی دوربین با صدای بلند گفت: "بگذارید بگویم که این حکومت، حقوق بازنشستگی گنجی را قطع کرد تا او به نان شب محتاج شود. بگذارید بگویم که اینها حقوق ایرج افشار و محمد امین ریاحی و خیلی‌های دیگر را قطع کردند. به خدا این دولت، این حکومت، با دانشمندان ما بد کرد، بد کرد، بدکرد..."

ادامه مطلب ...

من همیشه خوشحالم

شکسپیر گفت

من همیشه خوشحالم، می دانید چرا؟

برای اینکه از هیچکس برای چیزی انتظاری ندارم

انتظارات همیشه صدمه زننده هستند

زندگی کوتاه است

پس به زندگی ات عشق بورز

ادامه مطلب ...

سخن روز (دوشنبه)

باید آندر زیبا بخندی 

که اطرافیانت خجالت بکشند تو را به گریه بیاندازند.

سخن روز (جمعه)

در زمان فتحعلیشاه و صدارت میرزا ابراهیم خان قوام؛ فرزندان قوام هر کدام صدارت و ریاست و کیاست ناحیه ای را اشغال کرده بودند. میگویند: روزی پیرمردی که در اصفهان مورد آزار و اذیت فرزند ارشد قوام قرار گرفته بود  به تهران آمد و وارد مجلس قوام شد و از آقا زاده اش شکایت کرد. قوام گفت: اگر اینطور است در اصفهان نمان و به یزد برو!. پیرمرد گفت: قربان آنجا هم آقا زاده دیگرتان است و مسلما از گزند او هم در امان نخواهم بود.

ادامه مطلب ...

خداوند از انسان چه می خواهد؟

شبی از شبها، شاگردی در حال عبادت و تضرع و گریه و زاری بود. در همین حال مدتی گذشت، تا آنکه استاد خود را، بالای سرش دید، که با تعجب و حیرت؛ او را، نظاره می کند. استاد پرسید: برای چه این همه  ابراز ناراحتی و گریه و زاری می کنی؟ شاگرد گفت: برای طلب بخشش و گذشت خداوند از گناهانم، و برخورداری از لطف خداوند!. استاد گفت : سوالی می پرسم، پاسخ ده؟ شاگرد گفت: با کمال میل؛ استاد. استاد گفت: اگر مرغی را، پروش دهی، هدف تو از  پرورشِ آن چیست؟

ادامه مطلب ...

از پدر

رمضان عرصه نمایش میزان صبوری عشاق است. و عشق به مسابقه ای تبدیل می شود برای خوشبخت کردن و شاد کردن و رحمت رسانی به دیگران. 

در رمضان یکی به آرزویی می رسد و دیگری به آرزویی می رساند و این جشن باشکوه ادامه دارد. من شما را به این ضیافت فرا می خوانم.

از دوست عزیزی

چیز هایی که از دست داده ای را به حساب نیاور

چون گذشته هرگز برنمی گردد

اما گاهی اوقات ، آینده می تواند چیزهایی که از دست داده ای را برگرداند

به آن فکر کن ...