حکیم فردوسی استاد بی همتای شعر و خرد پارسی و بزرگترین حماسه سرای جهان است. اهمیت فردوسی در آن است چه با آفریدن اثر همیشه جاوید خود، نه تنها زبان، بلکه کل فرهنگ و تاریخ و در یک سخن، همه اسناد اصالت اقوام ایرانی را جاودانگی بخشید و خود نیز بر آنچه که میکرد و برعظمت آن، آگاه بود و می دانست که با زنده نگه داشتن زبان ویژه یک ملت، در واقع آن ملت را زندگی و جاودانگی بخشیده است.
بسی رنج بردم در این سال سی
عجم زنده کـردم بدیــن پــــارسی
در این خاک زرخیز ایران زمین
نبودند جز مردمی پاک دین
ھمه دینشان مردی و داد بود
وز آن کشور آزاد و آباد بود
ادامه مطلب ...کوک کن ساعت خویش!
اعتباری به خروس سحری، نیست دگر
دیر خوابیده و برخاستنش دشوار است
کوک کن ساعت خویش!
که مؤذن شب پیش
دسته گل داده به آب
و در آغوش سحر رفته به خواب
ادامه مطلب ...ندیدن تصویر بزرگ و غرق شدن در امور روزانه زندگی که همیشه در حال تکرار شدن هستند و مشغولیات کم اهمیت، مانعی جدی در برابر افق دید انسان برای مشاهده دوردستها و آرزوهای بزرگ ایجاد میکند. افرادی که در لاک روزمرگی خود فرو میروند و یک زندگی بی حرکت و روتین برای خود ایجاد میکنند همیشه در موقعیت فعلیشان باقی می مانند و هیچ پیشرفتی در زندگی آنها دیده نمی شود.
ای موسی، سفارش مرا در مورد چهار چیز به خاطر بسپار
تا ندانی گنج های خزائنم تمام شده غم روزی مخور
تا ندیده ای که مُلک و پادشاهی من از دست رفته به دیگری امید مبند
تا مرده شیطان را ندیدی از مکرش ایمن مباش
تا نفهمیدی که گناهانت را آمرزیده ام به گناه دیگری مپرداز
1. امکان فهم و تفسیر هر متن زبانی مشروط به وجود پیش فرضها یا پیشفهمهائی نزد مفسر است و نظریهای در باب چیستی زبان از جمله آنها است.
2. اگر پیشفهم یا پیش فرض مفسر درباره چیستی زبان تغییر پیدا کند متنی که قبلاً مفهوم شده بود نامفهوم میگردد. در این صورت مفسر ناگریز میشود برای فهم مجدد متن بر اساس نظریه جدیدش درباره زبان، تفسیری جدید ارائه کند.
حضرت آیت الله جوادی آملی به پرسشی در خصوص این که؛ اگر امام حسین(ع) علم به شهادت خود داشتند، چرا به کربلا رفتند؟ و اگر علم نداشتند، پس روایاتی که دلالت بر علم ائمه(ع) دارد را چگونه باید توجیه کرد؟ پاسخ گفتند.
پاسخ حضرت آیت الله جوادی آملی در خصوص علم امام حسین(ع) به شهادت آن حضرت در کربلا به شرح ذیل است.
و حسین (ع) فرمود: خداوندا! هدف ما، این است که به آشفتگی های اجتماع خاتمه بخشیم و مطالح را جایگزین مفاسد سازیم.
باشد که مردم مظلوم، روی آسایش ببینند و بندگان تو با فراغت و آزادی به طاعت تو برخیزند.
و حسین (ع) فرمود: امر به معروف، ما را به رد مظالم، احقاق حقوق، مخالفت با ظالم، عدالت اجتماعی و ادای فرائض، دعوت می کند. و نهی منکر، ما را از ستم و تعدی، تجاوز و آلودگی و پستی ها، باز می دارد.
یاد سهراب بخیر، آن سپهری که تا لحظه خاموشی گفت:
" تو مرا یاد کنی یا نکنی،
باورت گر بشود، گر نشود حرفی نیست،
اما نفسم می گیرد در هوایی که نفس های تو نیست. "
پشت سر هر معشوق، خدا ایستاده است. پشت سر هر آنچه که دوستش می داری. و تو برای اینکه معشوقت را از دست ندهی، بهتر است بالاتر را نگاه نکنی. زیرا ممکن است چشمت به خدا بیفتد و او آنقدر بزرگ است که هر چیز پیش او کوچک جلوه می کند. پشت سر هر معشوق، خدا ایستاده است. اگر عشقت ساده است و کوچک و معمولی، اگر عشقت گذراست و تفنن و تفریح، خدا چندان کاری به کارت ندارد. اجازه می دهد که عاشقی کنی، تماشایت می کند و می گذارد که شادمان باشی. اما هر چه که در عشق ثابت قدم تر شوی، خدا با تو سختگیرتر می شود. هر قدر که در عاشقی عمیق تر شوی و پاکبازتر و هر اندازه که عشقت ناب تر شود و زیباتر، بیشتر باید از خدا بترسی. زیرا خدا از عشق های پاک و عمیق و ناب و زیبا نمی گذرد، مگر آنکه آن را به نام خودش تمام کند.
ادامه مطلب ...
آن روز که با یار وفادار بخندیم
کی میرسد از راه که بسیار بخندیم
از دیدنِ آن روزِ طربناک، همه شهر
سرمست می و بادهٔ دیدار بخندیم